ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

دو هفته عکس(از هر دری عکسی)

یاسمین و به قول خودش تاب تابی که دترخه(تابی که میچرخه )   در حال گوش کردن صدای زیبای عمو پورنگ فرشته معصوم من بدون شرح یاسمین و بلوز و شلواری که سوغاتی بابا هادی از ایتالیاست.رفته روش ماژیک کشیده میگه مامان نیگاه قدنگه(قشنگه)!!!! تولد بابا جون هادی - این پست توسط مامان یاسمین زهرا نوشته شده! -این پست رو میذارم توی موضوعات 22 ماهگی !   ...
28 فروردين 1392

دو هفته عکس(سری اول)

دو هفته عکس رو دستم باد کرده...... نهم فروردین تولد خاله سوسن و تلاش سه نفری برای فوت کردن شمعها که البته فقط یاسمین موفق میشد ! -یه خاطره از اونشب بگم که ٤٠ نفر  جمع شدیم تا عکس دسته جمعی بگیریم همین که همه جمع شدن و فیگور گرفتن و فضا ساکت شد یاسمین یهو بلند گفت پخخخخخخخخخخ همه زدن زیر خنده و عکس همگی خراب شد (این پخخخخخخخ گفتنهای یاسمین توی عید نقل زبون همه شده بود). ١٠ فروردین و تولد احسان عزیزم و کیکی که بنده پخیدم.... ١١ فروردین باغ نزدیک خونه ما و.... و عکس آخر عکس دو نفری سپهر و یاسمین دمپاییهاشونو داشته باشید ،بماند که یاسمین ژاکت محمد رو هم پوشیده بهشون گفتم...
24 فروردين 1392

آدرس

واقعا مهارتش در به یاد داشتن آدرسها از کوچولوییهاش حیرت انگیز بود.  باور کنید یکسالش نشده بود در خونه خاله سارا ایستادیم از توی ماشین ذوق میکرد و میفهمید خونه خالش اینجاست!خونه مامانجون و خونه خودمون هم که از خیلی کوچولوییهاش آدرسش رو بلد بود و از نزدیکیهاش ذوق زده میشد!!!هر مغازه ای که خرید کرده باشیم قبلا و هر جایی که رفته باشیم رو بلده و با دست نشون میده و میگه اینجا قبلا برا چه کاری رفتیم!!!! خونه مامانبزرگ من رو هم بلده ،کوچشون یه جوریه که از دو طرف میشه رفت خونشون یاسمین از هر دو سمت میشناسه البته ١٠ ماهه که بلده!!!!! مامان اینجو دتی دوتر؟ (مامان اینجا رفتی دکتر؟) مامان اینجو مایی؟اینجو ببعی؟ (مامان اینجا ماهی خر...
24 فروردين 1392

پایان تعطیلات

تعطیلات عید بالاخره تموم شد و تو توی این دو هفته تغییرات چشمگیری داشتی از نوع رفتار تا صحبت کردن و.... هم خوشی داشته  و هم مریضی....اونقدر که توی دوروز 700 گرم وزن ناقابلت کم شد ،البته فدای سرت همین که دیگه بالا نمیاری خدارو شکر .خیلی غصت رو خوردم و گریه کردم همش میترسیدم یه وقت مجبور شیم بهت سرم بزنیم،کلی هم نذر و نیاز کردم.با اینکه خودم حالم بدتر از تو بود اما نگرانی برا خودم نداشتم همش میگفتم خدایا من هزار برابر بدتر بشم ولی یاسمین خوب شه،بابا احسان هم بهم میگه اونقدر ضعیف نباش بچس مریض میشه شاید یه وقت نیاز هم به سرم پیدا کرد تو نباید خودت و ببازی ولی چیکار کنم نمیتونم......همش میگی مامان گلوم درد گییفت(giyeft)!!!! خدارو شکر ...
17 فروردين 1392

روایت تصویری از این چند روز تعطیلی

 دو تا فرشته ناز یاسمین و پسر خاله و عید دیدنیییییی یاسمین و تفریحات سالم(الاغ سواری) عشق تلویزیون یاسمین ددری!!!! یاسمین بهونه گیر و نق نقوی امسال و البته گاهی به ندرت ساکت و اروم -این پست توسط مامان یاسمین زهرا نوشته شده! ...
9 فروردين 1392

عید دیدنی

بعد از چند روز بالاخره یه وقت پیدا شد تا بیام و برت بنویسم این عید با وجود تو چقدر شیرین و خاطره انگیز شده!   دیگه خبری از غریبی کردن و گاهی گریه و زاری نیست ،دیگه یاسمین زهرا دوست جون جونی عموهای من شده (البته عمو مهدی رو هنوز با فاصله)!   خوشحالم خانواده من و بابا احسان همه و همه بچه دوستن و کلی ذوقت رو میکنن ،هر جا میریم میگن ولش کن بذار بازی کنه و تو هم حسابی بهت خوش میگذره ،بعضی جاها که اونقدر بهت خوش میگذره که گریه میکنی که نریم و نریم.   الان میخو.اد مهمون بیا بقیه تعریفها باشه برا بعد.....   چند تا عکسسسسس       اینم شیرینیهایی که خودم درست کردم به جز سوهان که دستپخت ...
4 فروردين 1392

سال نو مبارک فرشته من

    این منم خاله هدی یه دختر ناز و شیرین و خوشمزه که عین فرشته ها می مونه. دلم پر میکشید که بیام و برات مطلب بنویسم و البته با کلی مشکل بالاخره اومدم ولی همون مشکلات نمی ذاره زیاد بشینم پای کامیپوتر و ...  اول از همه 22 ماهگیت رو بهت تبریک میگم و دوم هم حضور در دومین نوروز زندگی سراسر زیبات رو. یاسمین زهرای خوشگل من، دومین نوروز زیبای عمرت مبارک!   فرشته زیبای ما در سال 1390 دختر رویایی ما در سال 1391   -عکسها رو از روی آپلود مامانت دزدیدم که اگه بیاد و ببینه این شکلی میشه - سال نو همه دوستان عزیزم مبارک باشه و عذر میخوام از اینکه نمی تونم بیام و عید دیدنی وبلاگی داشته ...
30 اسفند 1391
1