ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

چه میکنه این نازنین زهرا....(قسمت اول)

1395/7/25 17:45
نویسنده : خاله هدي
566 بازدید
اشتراک گذاری

میدونم خیلی وقته نتونستم اینجا سر بزنم خب منم دلایل منطقی خودمو دارم که چندتاشو میگم:

1.دوتا بچه داشتن و رسیدگی بهشون وقت زیادی میبره.

2. نازنین مظلومه و اذیت به خصوصی نداره که بخوام بنویسم

3.خاله هدی خاطرات یاسمین رو مینوشت که الان دیگه وقت نداره برا نازنین بنویسه و...

تا چهل روگی دلدرد  داشت و من که منتظر بودم تا مثل یاسمین تا چهارماه شبها شاهد گریه و زاری نازنین باشم برخلاف تصورم شبها بیدار بود اما نه از دلدرد بلکه فقط به خاطر تنظیم نبودن ساعت خوابشمحبت.

روزها میحوابید اما شب بیدار بود و میخندیددلخور.

برای واکسن دوماهگی و چهار ماهگیش هردو بعد از فرو رفتن سرنگ یه گریه مظلومانه ای کرد و وقتی من بغلش  کردم سرشو گذاشت روی شونم و آروم شدبوسو فقط عصر همون روز حدود یکساعت از پادرد جیغ میکشید و مینالید و دوباره بعد از خواب آروم گرفتتشویق.

دوماهگیش وزنش به دوبرابر تولدش رسید و الان در پنج ماهگی 6900 شده یعنی سه برابر وزن تولدبغل.الان یکهفتس وقتی تبلت یا اسباب بازی هاشو میبینه با صدای بلند داد میزنه که یعنی بهم بدینش مدام میگه آآآآآآآ،آآآآآآآآآآآآ وقتی تبلت رو بگیره دو دستی میکشه روش تا تصاویرش عوض شن البته نه مثل ماها تقریبا کتک میزنه تبلت رو،  وقتی ه که اسباب بازیهاشو ببینه اونقدر تو سرو کلشون میزنه تا براش آهنگ بزننخندونک.

نازنین پنج ماهه من چهل و دوروزگی غلت زدتعجباز روز تولد زبل بود ولی فقط پنج یا شش مرتبه غلت زدخواب آلود،خدارو شکر که فیلم گرفتم تا برا اثباتش نیاز به قسم خوردن نباشهخندونک و دیگه غلت نزد تا همین دوروز پیشقه قهه.

توی این پنج ماه دوبار سفر رفته که اولیش با خونواده مامان ندا بوده اوایل شهریور و دومیش با خونواده بابا احسان اوایل مهر.توی سفر اول که اصلا هیچ دردسری نداشت و من اصلا نفهمیدم که نازنین همرامه فقط شیر میخورد و یه کم بیدار بود و میخوابید.

ادامه دارد...

25 مهر 95

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

تبادل لینک
9 آبان 95 15:18
نینجا لینک شما کاربر گرامی را به تبادل لینک سه طرفه دعوت می نماید با تشکر