یاسمین و دادایی
-اول از همه یه توضیح بدم که دادایی همون عمه فاطمه هست که چون گفتن کلمه فاطمه سخته یاسمین خودش رو راحت کرده و به عمه فاطمه میگه دادایی!!! -یادمه اولین بار که یاسمین دعوا کرد ٥ ماهش بود و البته یادمه که عمه فاطمه رودعوا کرد و این بود شروع داستان!!! نمیدونم چه حسیه که به فاطمه داره،من احساس میکنم که یاسمین میدونه فاطمه از بقیه کوچیکتره و البته مرکز توجه خانواده بابایی و صد البته مامان جونه و یه جور حسادت کودکانه(به قول عمه زهرا:خودمداری کودک در روانشناسی)نسبت به عمه فاطمه داره ،خودمداری( دوست داره همه چیز متعلق به خودش باشه و خودش مرکز توجه باشه) ایشون باعث شده که یک مقداری دست بزن پیدا کنه و هر از گاهی همه رو نوازش کنه !البته این وسط عم...