تاتی تاتی
الان چند روزه که دیگه از ٤ دست و پا رفتن کامل خداحافظی کردی و بدون خستگی راه میری .دیروز با خاله هدی و بابا احسان رفتیم و یه کفش جدید برات خریدیم و شما کلی ذوقش کردی.دوست داری توی خیابون هم خودت راه بری و تا دستت رو ول میکنیم میگی تاتی تاتی و صدالبته کلی ذوق میکنی!!هی میخوری زمین و وااااااااای کف دستات میشه سیاه سیاه اما مگر کسی میتونه جلوی اشتیاق تو به راه رفتن رو بگیره؟ عاشق اینی که در خونه رو باز کنیم و تو تاتی تاتی بگی و راه بیوفتی بری توی آسانسور و جلوی آینه آسانسور وایسی و ذوق خودت بکنی. دیدن راه رفتن تو خیلی برا من و بابا احسان قشنگه و کلی قند تو دلمون آب میشه. امیدوارم با این قدمهات پا به جاهای بزرگ بذاری و قدمت...