نازنین کوچولو
دیر به دیر میام ولی خب سعی میکنم دست پر بیام!
نازنین نه ماه و چهارروزه شده خیلی خوشمزس ولی تنبل خانوم تشریف دارن و اصلا علاقه ای به سینه خیز رفتن و چهار دست و پا شدن نداره در اصلا اصلا علاقه ای نداره که روی زمین باشه که بخواد برای اینکارها تمرین و فعالیتی داشته باشه!
حسابی عاشق باباشه و برعکس یاسمین زهرا توی این سن و سال باباش رو به من ترجیح میده باباش رو که میبینه همچین جیغ و دادی راه میندازه و بالا و پایینی می÷ره که بیا وببین!اولین بر 9 آذرماه تونست کلمه بابا رو بگه و دهم آذرماه تونستم از بابا گفتنش فیلم بگیرم و این خاطره رو ثبت کنم
از شیرنخوردناش بگم که حسابی کلافم کرده از چهارماهگی هراز گاهی با دهان بسته تقاضای شیر میکرد و تلاش من برای باز کردنش بینتیجه میموند تا هشت ماهگی و الان دقیقا از هشت ماهگی فقط شبها توی خواب شیر میخوره و شیر خوردن روز رو ترک کرده حتی چند روزه موقع خوابیدن هم روی دستم بدون شیر خوردن میخوابه.
خوابش هم که تنظیم نداشت تا تقریبا ده روزه پیش یعنی دو و سه شب یهو بیدار میشد و شیش و هفت صبح میخوابید و این نخوابیدن و شیر نخوردنش نگم چه اندازه منو از پا درآورد .
اگر شیر میخورد و خوابشم دیگه تنظیمش بهم نخوره از خودش مظلومتر خودشه یعنی اصلا گاهی دو سه ساعت صدا نمیده و چند روز گریه نمیکنه ماشاالله بهش.
عاشق لوستره و دوست داره با دست بزنه به آویزهای لوستر ،وقتی بهش میگیم نازنین چراغ کو سرشو میاره بالا و نگاه به لوستر میکنه.
برای یاسمین کلی دس و پا میزنه و ذوق میکنه و از پریروز تا حالا گهی به یاسمین تلاش میکنه بگه آبجی و چیزی بین آبدی و آبببببی یا آببببوی میگه
در اثر تمرین گاهی کلمه عمه و خاله(آله)هم میگه.
هفته پیش داشتم لیوان آب میکزدم گفت آبه تعجب کردم مامانم اومد بهش آب بده تا استکان رو دید ذوق کرد و گفت آبه و از پریروز هر وقت خیلی تشنشه با گفتن کلمه آبه خبرمون میکنه.
خیلی غذا بهش بچسبه بهبه هم میگه .غذاهای شیرین مثل فرنی و نشاسته ذرت و گندم و کاسترد رو ترجیح میده به سوپ و البته سوپ مرغ رو به سوپ گوشت ترجیح میده.
حساسیت هاش با یاسمین فرق میکنه و اگر چیزی بخوره بهش نسازه یا سینش به خس و خس میفته یا کمرش دونه میریزه و بهخاطر همین با اینکه موز خیلی دوست داره نمیتونم زود به زود بدمش و دو هفته یکبار بهش یه کم میدم.
خیلی زیاد مریض میشه و دکتر میگه به خاطر خواهر مدرسه ایشه و گفته یاسمین وقتی میاد خونه تا لباسشو عوض نکرده و دست وروش رو نشسته به نازی نزدیک نشه.
الان یکماهه که شدیدا غریبی میکنه و مثل ماههای قبل که از بغل این میرفت توی بغل اون و همه ذوقشو میکردن الان مدام گریه میکنه.
عاشق رورویک سواریه ولی چون دکتر گفته خوب نیست خیلی کم توی رورویک میشینه ولی چون بسیار فضول تشریف داره همه جا سرک میکشه و گاهی اونقدر خم میشه از توی رورویک تا چیزی رو زمین برداره که آدم میگه الان با مخ میاد رو زمین!
برای خواب فقط توی خونه خودمون و اکثرا روی مبل باید باشه وگرنه مدتیه نه توی ماشین نه خونه مامانجوناش خوابش نمیبره!!!!!
اینارو داشته باشید تا بعد
نازنین در 9 ماهگی قدش 71 و وزنش 8320 بود
29 بهمن 95 ساعت 17>23