قند و نبات
-مامان داری برا عشگت ماهی دلست میکنی؟من:برا تو؟یاسمین:نه برا عشگت بابا ایسان!
-توی دستشویی یه کمی کارش طول کشید احساساتش فوران شد بغلم کرده میگه :مامان تو جونمی ،دوست دارم،تو مادرمی.
-اصلا شیر ارژن دوست نداره امروز ریختم براش توی لیوان تا اومد بخوره گفت:ویییییییی بو گاو صولتی میده!(صورتی)
-مامان من ملیض شدم عطسه خوردم(به جای عطسه کردم).
-مامان برا خودتون ماهی دلست کن من تخم مرغ میخوام!
-مامان میریم خونه مامانجون طلاز،باااااااای خوش به حالم!
-مامان بابا میاد خونه؟بااااااااااااااااای خوش به حالم!
-مامان میریم پارک باااااااااااااااااااااای خوش به حالم.
-بابا نمنون میخوای املوز ببری پارک تتاره.
-مامان دستت درد نکنه کیلی کوشمزن.(خیلی خوشمزن)
-امروز به همه گفت:عیدتون مبالک.
- بهش میگم کنتاکی دوست داری میگه:بهههههههههه بخولم تپلو بشم چاق بشم تله(چله)بشم اونبخ(اونوقت)بیام خودتون بخولیدم.
-مامان کال بدی میکنی کتابم برداشتی.
-مامان بدوزم عبض کن کوشکل بشم ،بعدشم میگه:دیدی مامان من دخترم من کوشکلم.
-مامان من اینجا جیش کردم؟من:نه الان ،نینی بودی جیش کردی میگه:نه نینی بودم جیش نکردم دختر بودم جیش کردم.
-مامان پاشو موقع قاب نیس!(خواب تلفظ بین خ و ق)
-همراه شبکه براعم شعرهای عربیش رو میخونه:عمی مصعب عمی مصعب و.....
-تمام شعرها رو حفظه اتل متل توتوله رو قرو قاطی میخونه اولشم مبگه:اتل متل دوگوله بعدشم یه ٧ -٨ باری توش از کلمه پ س ت و.... استفاده میکنه.
-عمو زنجیر باف هم میخونه میگه:پشت کو n انداختی؟
-آخر دعاهاش میگه :آمین آ رب الامین.
-امشب داریم میریم بیرون دم در میگه:بااااااای نماز نخوندم.
-تا میام پای نت میگه:میخوای ملادی ببینی(ملودی)بعدشم وبلاگ ملودی جون رو باز میکنم هزار تا سوال میپرسهملادی کجا رفت؟ملادی کی کی خورد؟(چی چی)ملادی کی داره؟(چی)
- ما شیرازیها میگیم مثلا:کی خوردتش؟کی بردتش؟کجا رفتتش؟ولی یاسمین مثل ما نمیگه اون اینجوری میگه:کی خوردش؟کجا رفتش؟کی بردش؟
-من بهش میگم یاسمین اجازه میدی من از بیسکوویتت بخورم:خواهش میکنمآله ادازه میدم بخولی(آره-اجازه).
حالا خداییش قند و نبات نیست دخترم؟
-این پست توسط مامان یاسمین زهرا نوشته شده!
28 ماهگی