ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

دوستون دارم

داشتی شیر میخوردی بهت گفتم یاسمین مامان عزیزم خیلی دوست دارم همونطوری یه لبخند کوچولو زدی ...بعد بهت گفتم تو هم مامان رو دوست داری؟دست از شیر خوردن کشیدی و گفتی بلی با یه لبخند خیلی قشنگ و دوباره شروع کردی به شیر خوردن،بهت گفتم من رو بیشتر دوست داری یا مامانجون؟ دوباره دست از شیر خوردن کشیدی و به من اشاره کردی و گفتی مامان بعد دوباره شروع کردی به شیر خوردن منم داشتم موهات رو ناز میکردم یهو بهم گفتی مامان من تو دوست دارم . اینروزها هی میری و میای میگی مامان دوست دارم البته اینجوری تلفظ میکنی:doost daramنمیتونی بگیdooset daram. خیلی لذت بخشه که بدونی دونفر توی زندگیت داری که از ته قلبشون بهت میگن تورو از همه آدمهای د...
6 خرداد 1392

1 روز مونده

تنها روز مونده به تولد دوسالگیت. عزیز دلم نمیدونم چرا نزدیک تولدت که شد مثل پارسال تب کردی دیشب شده بودی رنگ لبو و داغ داغ اما الان خیلی کم تنت گرمه خدا کنه خوب باشی میخوام فردا بهت حسابی خوش بگذره. فدات بشم که بهت میگم مواظب خودت باش برگشتی میگی : مماظی مامان باچ! صبح بهت میگم املت میخوری میگی: الان نه! بهت میگم خب تو که چیزی نخوردی میگی: نمنون من آب کوردم (بین ک و ق). عمه انسیه من زحمت کشیدن یه لباس خیلی خوشگل دادن باباجون هادی برای تولدت ،دیشب تا بابا اومد لباس رو دادن بهت. کردیم تنت سه ساعت نشسته بودی جلوی آینه و هی ناز میکردی و بعدش میچرخیدی و میرقصیدی و کلی ذوق خودت میکردی بعدم میرفتی توی اتاق م...
26 ارديبهشت 1392

3 روز مونده

                                        تنها روز مونده تا تولد دو سالگیت   یه توتو روی ماشینمون خرابکاری کرده تو هم حساس اونروز داد میزدی: توتو ماکین دندیین دهلان پیپی نکن، بلو دتویی پیپی بکن !(توتو ماشین یاسمین زهراست اینجا  پیپی نکن برو دستشویی پیپی بکن). وقتی میریم مام اونقدر میمونی که پاهات چروک میشه بعدش میگی: مامان پیر تدم ،دیروز پاهاتو گرفتی بالا و میگی:...
24 ارديبهشت 1392

4 روز مونده

فقط روز مونده به تولد دوسالگیت. امروز از شیطونیهات و کارهات به صورت تصویری عکس میذارم: مدل جدید تلویزیون دیدن قدنگه؟(قشنگه) یعنی دستش قرمز شده سوخته میزنتش توی آب میگه:موتوزه(میسوزه) بدون شرح! مامان بیا جارو بقی بدنیم! پروژه چسبوندن لواشک روی پنجره به اتمام رسید! قایم باشک من اونجا بودم! هندونه یا به قول یاسمین(endoone) بستنی خوردن دو عدد فنچ -این پست توسط...
23 ارديبهشت 1392

5 روز مونده

تنها  روز مونده به تولد دوسالگیت گلم. از کارهای مورد علاقت خوندن شعر و کتابه،دوست داری خودت لباسهاتو بپوشی و امروز بلوز و شرتت رو خودت پوشیدی اما بعدش اومدی گفتی: مامان عبضی پوچیدم دیدم شورتت رو وارونه کردی پاهات. با آب و تاب کتاب میخونی امروز برای بار اول تونستی بگی قورباغه البته میگی: قورغابه محمد برات آدامس خرسی خریده بود اما تو که آدامس خرسی دوست نداری، برا همین دادی به من و بابا احسان حالا صبحی میگی: ممد آدانس کرته قریده من نقوردم مامان قوردش برا خاله سارا هم پشت تلفن گفتی بعدش خاله گفت چرا تخوردی؟گفتی؟دوست ندارم آدانس موزی بقر!  بهش میگم داریم میریم خونه باباجون هادی میگه: نه بابا ...
22 ارديبهشت 1392

6 روز مونده

تنها روز مونده به تولد دو سالگیت امروز شنبه 21 اردیبهشت ماه 1392 هست و یه روز خاص و ویژه! میدونین امروز روز تولد کیه؟؟؟   مامان ندا یا ماماندای مهربون یاسمین زهرای کپل،     تولدت مبارک! انشااله همیشه سالم و سلامت باشی و زیباترین لحظه ها در انتظارت باشه. شاد شاد شاد و موفق و پیروز باشی.   به قول یاسمین زهرا: مامان دوست دارم!   از طرف: بابا آدی، مامان جون تناز ، آله ددا ، تالا،  عامو علیدا، ممد و دادیین دلا و باباتان   -   دیروز جمعه 20 اردیبهشت 92، تو یاسمین زهرا و پسمل خاله شیطونت من (خاله هدی)، مامان جون و ماماندا رو کلا...
21 ارديبهشت 1392

7 روز مونده

تنها روز مونده به تولد دوسالگیت مامان نگی یادش رفته ها امروز اینترنتم قطع بود بعدشم بیرون بودم الان به نت دست پیدا کردم. کمتر از یک هفته مونده تا تولدت . هر وقت که جلوی مغازه ای رد بشیم که توپ داشته باشه میگی: مامان توپ بقر ،توی خونمون پر از توپهای رنگی رنگیه اونروزم که رفتیم دوتایی سه چرخه سواری باز گفتی: مامان توپ بقر گفتم عزیزم تو توپ زیاد داری وقتی رفتیم توی مغازه هی داد میزدی: آقاهه من توپ دیاد دارم! اسم همسایمون آقای رعنایی هست ،بابا احسان بهت گفت میای یه سر بریم خونه آقای رعنایی تو هم گفتی :نه آقایی نعنایی دوست ندارم! فدات بشم که اونقدر به تیپت اهمیت میدی ،امروز آمادت کردم بریم بیرون بهت میگم چقدر خوشتیپ شدی ...
21 ارديبهشت 1392

8 روز مونده

    فقط روز مونده تا تولد دوسالگیت دخترم   اینا رو خاله هدی یاد آوری کرده:  وقتی سوال می پرسه آخر جمله اش رو مثل دارابی ها و جهرمی ها میکشه! از کجا یاد گرفته خدا میدونه دوس ندااارییییییی؟ ارابههههههههه؟ (خرابه) بلدیش؟ (بردیش) وقتی یه کار اشتباهی میکنه بهش میگم یاسمین دیگه نکن دیگه نکن با اشاره دست !حالا خانوم خانوما داره درس پس میده و ادای منو در میاره وقتی یه کاری میکنم خوشش نمیاد با همون حالت میگه مامان دیگه نکن دیگه نکن!!!! اونروز دارم بهش میگم برا مامانجون و خاله هدی بگو دیگه نکن لج کرده و میگه: دیگه بکن ،دیگه بکن!!! با یکی از دوستان خانوادگی قدیمی (٣٠ سال) رفتیم ب...
19 ارديبهشت 1392

9 روز مونده

فقط ٩ روز مونده تا تولد دوسالگیت دختر خوشگلم من که باورم نمیشه فقط 9 روز مونده یعنی کمتر از انگشتای دستم، با اینکه هر روز شاهد بالندگی و بزرگ شدنت هستم بازم برام خیلی زود گذشته معلومه که خدارو شکر خیلی خوب گذشته . امروز اومدی میگی: مامان بتنی میقام .دارم برات میریزم توی ظرف میگی نه بتنی توبی میقام؟؟ !!منم گفتم توپی نداریم دستت رو هی بالا و پایین میبردی و میگفتی توبی توبی تازه فهمیدم منظورت چیه: بتنی توبی یعنی:بستنی چوبی هزار تا توپ داری بازم میگی مامان توپ بقر من توپ میقام، بهش میگم اینهمه توپ برا چی میخوای؟میگه: بازی میکونم عروسکت رو هی میندازی بالا و هی میندازی پایین میچرخونیش و کله بدبختش رو هی میزنی ب...
18 ارديبهشت 1392