ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

6 روز مونده

1392/2/21 11:42
نویسنده : خاله هدي
884 بازدید
اشتراک گذاری

تنها روز مونده به تولد دو سالگیت

امروز شنبه 21 اردیبهشت ماه 1392 هست و یه روز خاص و ویژه! میدونین امروز روز تولد کیه؟؟؟

 

مامان ندا یا ماماندای مهربون یاسمین زهرای کپل،

 

 

تولدت مبارک!

انشااله همیشه سالم و سلامت باشی و زیباترین لحظه ها در انتظارت باشه. شاد شاد شاد و موفق و پیروز باشی.

 

به قول یاسمین زهرا: مامان دوست دارم!

 

از طرف: بابا آدی، مامان جون تناز ، آله ددا ، تالا،  عامو علیدا، ممد

و

دادیین دلا و باباتان

 

-   دیروز جمعه 20 اردیبهشت 92، تو یاسمین زهرا و پسمل خاله شیطونت من (خاله هدی)، مامان جون و ماماندا رو کلافه کردین. مامان جون که از فرط خستگی روی مبل بیهوش شد و من و ماماندا هم به زور تو و محمد بلا رو ساعت 5 خوابوندیم. سر توپ دعواتون بود و تو هر توپی که محمد برمیداشت رو میخواستی. محمدخان هم که هندونه و توپ هندونه ای شکل رو هردو باهم میخواست. هر دو تاتون از بس لامپهای خونه رو روشن و خاموش کردین دیگه عاصی شدیم. موقع خواب هم که سریع می پریدی توی تخت و نمی ذاشتی محمد بخوابه و اونم جیغش می رفت هوا. یکی دو دفعه هم محمد نازی اساسیت کرد و موهای خوشگل فرفریت لای پنجه هاش گیر کرد. وقتی موهاتو میکشه خیلی مظلوم میشی و اصلا از خودت دفاع نمی کنی. بعد از ناهار در تنها 5 ثانیه ای که روی زمین کنارم نشستی گفتی: ددا جون، ممد مو میکنه! 

خداییش خیلی دلم برات می سوزه وقتی پسمل خاله اینجوری موهاتو می کشه. البته سرکار هم کم نمیاری و با درآوردن زبونت به اون شکل معنی دار یواشکی تلافیشو سرش درمیاری.

آب خوردن هم دردسر شده و مدام توی آشپزخونه ای و آب سردکن یخچال رو هم عاصی کردی. اونروز میگفتی: مامان میقام دوش بگیرم!

آخه دختر کسی وسط آشپزخونه و با آب سردکن یخچال دوش میگیره؟!

وقتی میخوان لباسهاتو رو عوض کنن زودی میدوی میای تا باباجون هادی با زیرپوش ببیندت و میگی باباآدی ...  کلی براش ناز میکنی و باباجونم کلی ذوقت میکنه. دختر حیا کن، این حرکات چیه که انجام میدی والله!

کارت رسیده به اینکه میخهای مبل رو از جا در میاری یعنی بهتره بگم منگنه های زیر مبل رو در میاری. دو سه روز پیش بهت گفتم تو رو خدا اینارو درنیار. محمد از روی زمین بر میداره میخوره. دیروز که داشتی دوباره مبلها رو داغون می کردی تا محمد میومد طرفت داد میزدی: ممد برو، ممد میقوره!

البته این مبلها دیگه مبل بشو نیستن و فقط محض تفریح شما و پسمل خاله تون فعلا در خدمتشون هستیم. بیچاره ها این یکسال گذشته اساساً داغون شدن!

پیاز و سیب زمینی ها هم همیشه قبل از خورده شدن یکبار توسط سرکار کف هال و آشپزخونه شوت میشن. دیروز توی اوج شیطنت تو و محمد، رفتی سراغ سیب زمینی و پیازها، بهت گفتم یاسمین مامان جون خیلی خسته است چرا اینا رو اینجوری میکنی؟ تو هم با خنده گفتی: بادی می کونم! (بازی می کنم)

اینقدر خوردنی و شیرین زبون و با احساس و باهوشی که حتی اگه زمین و زمان هم از دستت عاصی بشن بازم عشقی، هم خودت هم اون پسمل خاله کوشولوی نق نقوت!

(دیروز بر سر روی هندونه زدن دعواتون بود و تا تو میزدی روی هندونه اون گریه می کرد، دنیایی داریم ما)

راستی داشتم جارو برقی می کشیدم تا قبل از اینکه شما بیاین، محمد دنبال سر من و جاروبرقی ذوق میکرد و میومد. همه طول مسیر هم از بس جاروبرقی رو لیس زد برقش انداخت. تا شما رسیدین شروع کردی به روشن و خاموش کردن جاروبرقی و منم دیگه ترجیح دادم بقیه خونه رو جارو نزم مبادا جارو برقی جهیزیه مامانم بعداز این همه سال به خاطر سرکار خدای نکرده بسوزه!

(نمی تونستی جارو برقی رو با دستت روشن کنی، من با پا روشنش کردم تو هم دیگه یاد گرفتی و هی با پا روشن و خاموشش می کردی! )

خیلی حرف دارم ولی الانم زیاده روی کردم. هزار تا ماچ از اون لپای خوشمزه و تپلیت که هی از ما دریغ می کنی و میگی: بوس نه! هرچند یواشکی حسابشونو میرسم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

خاله هدی 2
21 اردیبهشت 92 9:04
ماماندای گل تولدت مبارک...
همیشه شاد و سلامت در کنار عزیزانت باشی


مرسی عزیزم
بابای یاسمین زهرا
21 اردیبهشت 92 10:01
تبریک میگم به بهترین همسر دنیا و ممنونم از تمام زحماتی که برا من و یاسمین میکشی امیدوارم که بتونیم جبران کنیم.


مرسی عزیزم.ما هم امیدواریم.خخخخخخ
مانی محیا
21 اردیبهشت 92 10:49
مبارک باشه ماماندا جون...


مرسی
فرناز/ مامان ریحانه
22 اردیبهشت 92 1:58
مامان نداجون تولدتون مبارک






ممنون از محبتتون


چرا وبلاگ شما باز نمیشه برام؟شاید حجم صفحه بالاست.؟/
ثنا
22 اردیبهشت 92 12:22
خانومی فدات تولدت مبارک!




ممنون از محبتتون
مامان گلی
22 اردیبهشت 92 13:53
مامان ندای مهربون تولدت مبارک انشاالله در کنار خانواده مهربونتون ویاسمین وبابااحسان مهربون 120ساله بشی


ممنون از محبتتون
مامان یاسمین زهرا(خاله ندا)
22 اردیبهشت 92 14:52
خاله هدی مهربون خیلی ممنونم انشاا... تولدت جبران کنیم