ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

دوستون دارم

1392/3/6 17:42
نویسنده : خاله هدي
876 بازدید
اشتراک گذاری

داشتی شیر میخوردی بهت گفتم یاسمین مامان عزیزم خیلی دوست دارم همونطوری یه لبخند کوچولو زدی ...بعد بهت گفتم تو هم مامان رو دوست داری؟دست از شیر خوردن کشیدی و گفتی بلی با یه لبخند خیلی قشنگ و دوباره شروع کردی به شیر خوردن،بهت گفتم من رو بیشتر دوست داری یا مامانجون؟ دوباره دست از شیر خوردن کشیدی و به من اشاره کردی و گفتی مامان بعد دوباره شروع کردی به شیر خوردن منم داشتم موهات رو ناز میکردم یهو بهم گفتی مامان من تو دوست دارمبغلقلبماچ.

اینروزها هی میری و میای میگی مامان دوست دارم البته اینجوری تلفظ میکنی:doost daramنمیتونی بگیdooset daram.

خیلی لذت بخشه که بدونی دونفر توی زندگیت داری که از ته قلبشون بهت میگن تورو از همه آدمهای دنیا بیشتر دوست دارن،منم عاشقانه دوستون دارمخجالت.

-این پست توسط مامان یاسمین زهرا نوشته شده!

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (10)

مامان ساجده
3 اردیبهشت 92 17:37
سلام عزیزم متین تو جشنواره آتلیه سها شرکت کرده اگه لطف کنید و به وبش بیاید و به آدرسی که هست برید و بهش رای بدید ممنون میشم در ضمن اگه به کوچولوی دیگه ای رای داده باشید بازم میتونید رای بدید
مانی محیا
4 اردیبهشت 92 9:07
آآآآآخی!!! رومانتیکای مهربون. راستی از هدی جون چه خبر؟ نیست یا با ما قهره؟؟


خدارو شکر خوبه.پای نت نمیاد
♥ مامي ملودي جون ♥
4 اردیبهشت 92 10:20
مطمئنم كه بال در آوردي عزيزم گواراي وجودت حس زيباي مادرانه


اره.ممنون
میترا
4 اردیبهشت 92 11:45
عزیزم. قربون حرف زدنت قشنگ خاله. آره واقعا لذت بخشه. مخصوصا وقتی بچه ات میگه. عکس خیلی قشنگه.


خیلی خیلییییییییییی.مرسی
مامان ریحان عسلی
4 اردیبهشت 92 18:43
سلام ای جونم به یاسی شیرین زبون حالا چه کاری بود وسط شیر خوردنش یادت افتاد که بگی تو رو دوست داره یا مامان جونش هان هان خوشت میاد کسی وسط غذا خوردنت هی ازت سوال بپرسه خدا سایه ی همسری رو از سرت کم نکنه و نگه داره یاسمین جون باشه
سرزمین شاد
5 اردیبهشت 92 0:50
برای جشن ها و میهمانی هایتان به دنبال ایده هایی خاص هستید؟ از سرزمین شاد دیدن فرمایید...
مامان قندعسل
5 اردیبهشت 92 1:29
آخی نازی چقدر کیف کردی نداجون. خیلیییی شیرین زبونی یاسمین جون.
عمه زهرا
6 اردیبهشت 92 0:42
وای خدای من عکس آخری واقعا هنریییییییییییییییییی هست دست بابا دختری رو نگاه کنید آفرین صد آفرین به عکاس ماهر
مامان صدف
8 اردیبهشت 92 9:10
lovely post


thank you
مامان گلی
9 اردیبهشت 92 0:54
یاسی منم دست دارم