7 روز مونده
تنها روز مونده به تولد دوسالگیت
مامان نگی یادش رفته ها امروز اینترنتم قطع بود بعدشم بیرون بودم الان به نت دست پیدا کردم.
کمتر از یک هفته مونده تا تولدت .
هر وقت که جلوی مغازه ای رد بشیم که توپ داشته باشه میگی:مامان توپ بقر،توی خونمون پر از توپهای رنگی رنگیه اونروزم که رفتیم دوتایی سه چرخه سواری باز گفتی: مامان توپ بقر گفتم عزیزم تو توپ زیاد داری وقتی رفتیم توی مغازه هی داد میزدی: آقاهه من توپ دیاد دارم!
اسم همسایمون آقای رعنایی هست ،بابا احسان بهت گفت میای یه سر بریم خونه آقای رعنایی تو هم گفتی:نه آقایی نعنایی دوست ندارم!
فدات بشم که اونقدر به تیپت اهمیت میدی ،امروز آمادت کردم بریم بیرون بهت میگم چقدر خوشتیپ شدی تو هم قیافه گرفتی و بعد گفتی:مامان عینک بده(عینک رو مثل اینک تلفظ میکنه)!
همه شعرها رو با هم قاطی پاتی میکنی و میخونی نمونش همین دیروز داشتی این رو میخوندی:
میمه نقور نتسه ادا منو نندادی آقا پتیسه بداره!!!!!(میوه نخور نشسته خدا منو نندازی آقا پلیسه بیداره)
شعر لالایی رو هم میخونی و اون قسمتش که میگه دونه به دونه میگه:دونه مودونه!
بهش گفتم ژست بگیر اینجوری نشست!!!!!
-این پست توسط مامان ندا نوشته شده!
-عکسها متعلق به ٢٠ اردیبهشت توی کوچه خودمون.