ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

اولين قدمهاي ياسمين زهرا

1391/4/24 2:19
نویسنده : خاله هدي
1,120 بازدید
اشتراک گذاری

پنجشنبه شب 22 تيرماه 1391 ساعت 10.45 دقيقه شب، بالاخره در يكسال و يكماه و بيست و شش روزگي، دو سه تا قدم برداشتي!

خاله هدي تو رو از توي اتاق و از پيش  محمد كوچول كه گير داده بودي نازش كني آورد توي هال و گذاشتت زمين. بدون هيچ معطلي به صورت كامل دو سه قدم برداشتي و اين يعني جيغ بنفش خاله هدي و بعدش مامان ندا و اطرافيان. با اين جيغ زدنها، دست و پاهاتو گم كردي و افتادي. بعدش هم خودت كه كلي ذوق ناز مي كردي چندبار تلاش كردي تا قدم برداري ولي هي خودتو پرت ميكردي عشقولانه توي بغل مامانت.

ماماني و بابايي، مامان ندا و بابا احسان، خاله هدي و خاله سارا و محمد كوچول اولين قدمهاي زيباي زندگيت رو تماشاگر بودن.

قدمهات استوار فرشته كوچولوي ناز ما، انشااله به سمت بهترين مكانها و براي بهترين كارها قدم برداري.قلبقلب

 اينم عكسايي كه اونشب از تو و محمد كوچول قبل از قدم برداشتنت گرفتيم:

همش داري ذوق محمد كوچول رو ميكني ولي از ترس اينكه مبادا محكم نازش كني!!! درست نمي تونيم ازتون عكس بگيريم.

شيطوني و غير قابل كنترل، اينجا هم معلومه كه داري از دست بابا احسان فرار ميكني و به زور گرفته تو رو تا در نري!

اينم يه عكس ويژه از پسمل خاله لپو توي بغل عمو احسانش

**راستي يه چندتا عكس ياسمين زهرا و محمد رو كه مربوط به مراسم عقد عمه آرزو محمده توي وبلاگ "گل محمدي من" گذاشتم. اينم لينكش:

http://nini91-akbari.niniweblog.com/post140.php

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

lمريم مامان آرمان
24 تیر 91 1:39
ياسمين زهراي نازم مبارك باشه .
استوار و مستدام باشد گامهايت .


مرسي خاله جونم
مامان قند عسل
24 تیر 91 1:41
الهی قربونت برم مبارک باشه خوشگل خانم. محمد چقدر ناز شده.دعا کنید آرتین هم زودتر بتونه راه بره که خیال من راحت بشه.آخه احساس میکنم زانوهاش خیلی ضعیفه.


مرسي عزيزم. نگران نباش خاله جون. مثل يه اتفاقه يهويي و بي مقدمه. زمانش كه برسه استارت ميزنن.
سمانه(مامان محمدرهام)
24 تیر 91 1:55
مبارک باشه عزیزم.
گامهایت استوار ومسیر شکوفایی وپیشرفتت هموار باد


مرسي از دعاي زيباتون. انشااله
سمانه(مامان محمدرهام)
24 تیر 91 1:56
دعای وبتون عالیهههههههههه یه آرامش خاص بهم داد آفرین به سلیقه شما


لطف دارين خاله جون مهربون.
مانی محیا
24 تیر 91 9:35
همیشه به عروسی خاله... خاله هدی برگرد سرکارت دیگه. ما دلمون تنگت شده..

خاله دارم مي ميرم از غصه. دوست ندارم بيام سركار. بعداز هشت سال يكماه راحت بودم و اينم تموم شد...
یاسمین
24 تیر 91 9:54
الهی فدات شم چه دخترخاله پسرخاله ی نازی عکسای محمدم محشره خدا حفظشون کنه قدم برداشتن یاسمین هم که دیگه هورااااااااااااااااااااااااااااداره


ممنونم خاله ياسي خوشگلم
خاله جون
24 تیر 91 10:13
وااااااااای مبااااارکه...قدمهات استوار نی نی گل
البته قبلش تو وبلاگ محمد خونده بودم



مرسي كلي
مامي نسيم ( مامان ملودي )
25 تیر 91 9:54
عزيزم . هزار ماشا الله به هردوتون . بزنم به تخته . قدم هات هم مبارك باشه خاله جونم


مرسي خاله مهربونم
مامان ریحان عسلی
26 تیر 91 17:04
سلام ماشالا ماشالا ؛ راه رفتنت مبارک خاله جون وووووووی محمد جون هرروز خوشگل تر از دیروز
عمواميرنازنازي
26 تیر 91 21:28
اي جانمي محمد رو ببيننننننننننننننعمو فداتتتتتتتتتتتتتتتت
الهه مامانی طهورا
29 تیر 91 0:18
فداش بشم پس راه افتاده!!!! خدا رو شکر
دخملی ما که خودشو زده به تنبلی

نه خاله تنبل تنبله فقط چند قدم راه رفت الان دوباره مثل قبل شده
الهه مامانی طهورا
29 تیر 91 0:19
محمد کوچولو چقد خوشگل شده ماشالله


مرسی