ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

حرفهای بامزه

1392/5/30 14:05
نویسنده : خاله هدي
859 بازدید
اشتراک گذاری

لوفطا:لطفا

وقتی کاری رو میخواد براش انجام بدم:مامان ادت میخوام (ازت میخوام).

ببکید من کار بدی کردم!(ببخشید)دیگه نمیکنم اب؟(خب)بعدشم تا میگم باشه بخشیدم،روش زیاد میشه میگه: مامان تاب تاب بزورگا میبری؟مامان توپ میخری؟و.......کلی خواسته دیگه

مامان دوست ندارم ،مامان ادیتم میکنی(اذیت)،من:چرا؟توتلاتم رو دوزدیدی!(شکلات)

وقتی کار بدی میکنه من ناراحت میشم:ناراحت نشو بوست کردم، قول میدم نکنم!

چیکار میکنی یاسمین :آبالو پیدا میکنم(آلبالو)!

بابا نخور تپلو میشیااااااااااا!

برا احسان فالوده بردم دویده اومده میگه:بابا منم یه توچولوش بخورم،اب؟(خب)

بعد از خوردن نهار:ممنون مامان دتت درد نکنه!(دستت)

مشغول شست و شو هستیم یاسمین هی میگه:مامان نوبته منه نوبته تو نیست آب بریزی!

مامان پاشو من میخوام کامپیتر بیشینم!

مامان دندونم الاب شده بییم دندون پیجیشک(دندون پزشک)

بخبخ ترما خورده!(بدبخت)

همه خونه رو زیر و رو میکنه بعد برا برداشتن یه چیز الکی میاد میگه:مامان ادازه من اینو بردارم؟(اجازه)

 

٢٧ ماهگی

-این پست توسط مامان یاسمین زهرا نوشته شده!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

خاله هدی یاسمین زهرا و محمد کوچول
30 مرداد 92 13:31
مامان دندیین ادازه اس من لپای شمو لو بخولم






لپای منو یا یاسمین رو؟






مامانش مگه نمی دونی دو سه شبه یاسمین مامان خاله هدی شده! من لپ مامان یاسمینم رو میخوام بخولم
خاله هدی یاسمین زهرا و محمد کوچول
30 مرداد 92 13:32
ندا هی به ما میگی رژیم داری الکیه؟؟ کار به جایی رسیده که شکلات بچه رو می دزدی؟ اصلاً ازت انتظار نداشتم


دزدی اشکال نداره جز رژیم حساب نمیشه.
خاله هدی یاسمین زهرا و محمد کوچول
30 مرداد 92 13:34
خوش به حال خودم که خاله تو هستم


واقعا!خخخ
مامانی اترین
30 مرداد 92 13:39
سلام ماشالا به دختر ناز و خوشگلتون . یه سری از پستها رو دیدم خیلی قشنگ بود . ایشالا خدا نگهش داره .


ممنون عزیزم
میترا
30 مرداد 92 14:35
ای قربون حرف زدنت شیرین خانم خیلییییییی بامزه ای نمکدون خانم


مرسی
مامان گلی
30 مرداد 92 16:08
وای وای مامان ندا چراتوتلات دندیین رو دزدیدی اب بگو بابا احسان برات بخره مجبوری بگی رژیم دارم بعد یواشکی خوردنیهای یاسمین را میخوری وای که چقدر شیرین زبونی
این کیمیا که همه حرفهارا درست میگه یکی را غلط بگه یا درهم بگه دل من غش میره


منم عاشق این مدلی حرف زدنشم
مامان گلی
30 مرداد 92 16:09
ای خدا این عکس پرو فایلش چقدز نازه
الناز
30 مرداد 92 16:22
سلام عسل خانوم خیلی شیرین زبونی ها بببببووووووووسسسسس
فاطمه
30 مرداد 92 19:50
سلام ندا جون خوبی یاسمین جون هم خوبه من که هر روز میام بهش سر میزنم نمیدونم یاسمین رو از کجا پیدا کردم مخصوصا اون که نوشته بودید هههههههههه باباش فیلوزه اون موقع بود که می خواستم یاسمین رو ببوسم برا مامانم هم تعریف کردم خیلی دوست دارم شما رو از نزدیک ببینم

خواهش می کنم به شهر ما هم بیایید ما شهر خوی هستیم به خدا دیوونه یاسمین شدم از عوض من یاسمین زهرا رو ببوس مامان گلش من شماره خودم رو براتون میزارم در پیام بعدی لطف می کنید اگه باهام تماس بگیرید


خاله هدی:ممنونم از این همه محبت شما. ما هم خیلی دوست داریم یه سفری به آذربایجان داشته باشیم. خیلی خیلی شرمنده کردی فاطمه جون. درمورد تماس و شماره تلفن هم مامان ندای یاسمین زهرا انشااله جواب می دن




ندا:ممنون عزیزم. چشمممممم
♥ مامی ملودی جون ♥
30 مرداد 92 23:59
ای جونم خیلی شیرین حرف میزنی و مامانتم شیرین مینویسه.

خاله هدی: کلا مادر و دختری شیرین عسلن!
مامانی درسا
31 مرداد 92 2:37
الهی مامانش ........ دختری داره از تپلی در میاد قد کشیده یاسی گلم قربون اون حرف زدنت خیلی ماهی عزیزم


ممنونم خاله جون. من کلا مدلم تپلیه ولی آره قدم بلندتر شده و دارم خانم میشم
عموي و ياسمين
31 مرداد 92 11:10
ياسمين زهرا دوتا لايك ديگه هم گرفت و يك كامنت كه نوشته بود چه چادر زيباي...فدات عمووووووووووووووووووووووووووو
لپاشووووووووووووو ببينننننننننننننن


مرسیییییییییی
مامان آيسو وآيسا
31 مرداد 92 14:02
ماشالله به اين همه شيرين زبوني
ياسمين جووون خاله هم دندونش الاب شده ولي ميترسه بره دندون پيجيشك
ميبوسمت هزار تاياسمين جوووووون


آله شما بدورگین، دشته بترتین، بلو دندون پیجشک اوب بشی، اب؟
ترجمه: خاله شما بزرگین، زشته بترسین، برین دندون پزشک خوب شین، خب؟
مامان حنانه زهرا
31 مرداد 92 17:29
نازی عسل خاله.موش بخوره اون زبون کوچولوتو که اینقدشیرین زبونیشوخی کردم عزیزم قربونت برم


مرسی
عموي و ياسمين
31 مرداد 92 23:43
ياسمين زهرا يك لايك ديگه هم گرفت كه درمجموع هشت لايك گرفت فداش بشم عمويييييييييييييييييييييي تپل خانوم ديگهههههه با اين لبخند قشنگشششششششششششش

ممنونم عمو جون
مامان محمد جواد
1 شهریور 92 2:19

خدا خدا
چه نازه

ممنونم خاله جون
منصوره مامان زهره
1 شهریور 92 12:48
با حرف زدنات دلبری می کنی ها


مرسی
فاطمه
1 شهریور 92 12:59
سلام مخصوص به خاله هدی عزیز دارم خیلی خیلی خوشحال میشم که پذیرای مهمون های گلی مثل شما باشم من منتظر تماس شما میمونم امروز هم خواب یاسمین جون رو دیدم که بغلش کردم اونقدر شیرینه ودوستش دارم که نگو همیشه شبها وقتی می خوابم بهش فکر می کنم روحیه ام باز میشه از عوض من خاله هدا ومامان ندا ببوسید به امید روزی که یاسمین جون رو از نزدیک بغل کنم وببوسم خدایا میشه همچین روزی رو ببینم

ندا:ممنون عزیزم از لطفت حتما اگر اومدیم اونرا پیشتون میایم و خبرتون میکنیم.در اولین فرصت تماس میگیرم خانوم گل

خاله هدی: ممنونم فاطمه جون اینقدر شرمنده مون کردی که نمی دونم چی بگم. یاسمین اگه بدونه همچین خاله دوست داشتنی داره عمرا منو تحویل بگیره. بازم ممنونم از شما. انشااله که به همین زودی ها همدیگرو ببینیم. راستی چرا شما نمیاین شیراز؟ تشریف بیارید اینجا، هم فاله و هم تماشا.




میرزا کوچک خان
1 شهریور 92 15:23
ای خداااااااااااااا

.
.
.

عکس فوق العاده شده!


شما هم فوق العاده این مامان سیناجون
مامان صدف
4 شهریور 92 12:36
توتلاتم

بوس برا فری خانوم


مرسی فری از دختر خودتون