ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 13 سال و 4 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 8 سال و 6 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

اولين بوسه ياسمين زهرا

1390/10/4 0:10
نویسنده : خاله هدي
1,291 بازدید
اشتراک گذاری

جمعه 2/10/1390 يه روز به ياد موندنيه. ياسمين زر زر هفت ماه و پنج روزه بعد از دو روز كه هيچ واكنشي نسبت به احساسات خاله هدي نشون نمي داد،‌ خاله رو حسابي تحويل گرفت. حتي از بغل ماماني (مامان جون) خودشو انداخت تو بغل خاله هدي. براي خاله دست و پا تكون ميداد و از اون خنده هاي دلبرانه ميكرد. خاله هدي هم ذوق زده شده بود و جيغ ميزد كه ياسي اومد بغلم، ياسي بهم خنديد و ... بقيه هم از شادي اون خوشحال مي شدن. اما اين همه ماجرا نبود...Wakka Wakka

ماه شب چهارده ما خوب ميدونست اولين بوسه اش رو،‌ بايد روي گونه كي بزنه. روي گونه كسي كه همه عشقش و همه جونش، ياسي نانازه. جمعه دوم ديماه 1390 ساعت حدوداي سه و نيم بعدازظهر كه ياسي، مامان ندا، بابا احسان و خاله سارا و عموعليرضا خونه باباجون اينابودن و همگي داشتن فيلم ورود آقايان ممنوع رو ميديدن، يهو مامان ندا و ماماني شروع كردن به جيغ زدن و خوشحالي. ياسي خانم گونه مامان ندا رو بوس كرد.

خوشگل نازي نازي به درخواست مامان ندا چند بار ديگه هم اينكارو تكرار كرد. خاله هدي هم دوباره اومد وسط معركه، به ياسي گفت نيگا، و بعد گونه مامان ندا رو بوسيد و ياسمين زهراي خوشگل هم برگشت و گونه خاله هدي را بوسيد. همه دنيا يه طرف و اين بوسه هم يك طرف...(الان مي تونيد تصور كنيد خاله هدي در اون زمان به كجاها پركشيد) به درخواست خاله هدي،‌ ياسمين دوباره خاله را بوسيد.و بعدش اين ياسمين بود كه بوسه بارون شد. بعداز اون درخواستهاي خاله سارا،‌ماماني و ... رو بي جواب گذاشت. تازه چند روز قبل از هفت ماهگي هم خانمي به تقليد از خاله هدي شروع كرد به دست زدن، حتي بعد از مامان ندا هم تكرار كرد. اما وقتي بابا احسان اومد جلوي بابايي هيچ عكس العملي نشون نداد و همه رو ضايع كرد. به خاطر همين عمل دخملي، ماهم يادمون رفت عكس بگيريم و يا حتي مطلبش رو توي وبلاگ بذاريم. 

اينم عصر جمعه است كه ياسمين داره به ابراز احساسات خاله هدي جواب ميده. خاله اينجا مي خواست از ياسي و شيشه كوچولوي پستونكش عكس بگيره كه دخملي بازيگوشي ميكرد و نمي ذاشت.شِـکـْلـَکْ هآے خـآنــــومے

اينجا هم كوشمولو تلاش ميكرد تا كاملا به حالت چهار دست و پا دربياد و شروع كنه به حركت. به زوري كه دخمل خانم داره ميزنه دقيقا توجه بفرماييد!شِـکـْلـَکْ هآے خـآنــــومے

تو ميتوني خوشگله. تو ميتوني! تلاشها ادامه دارد...شِـکـْلـَکْ هآے خـآنــــومے

 اينم ياسمين و شيشه پستونكش كه بيشتر به عنوان ليسك يا دندوني ازش استفاده ميكنه و در اين بين مقداري هم آب نوش جان مي فرمايند.شِـکـْلـَکْ هآے خـآنــــومے

 

و بالاخره اينم آخر ماجرا! گریه مامان ديدا بابا حسان بليم خونمون، دلم بلاي خونمون تنگ شد(خداييش عجب شباهتي دارن اين شكلكها با عكسهاي بالايي!نیشخند)

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

نگین مامان رادین
4 دی 90 0:18
ای جونم الاهی من فدات بشم ای کاش پیشت بودم تا من رهم ببوسی،فدات بشم که دل کوچولوت برا خونتون تنگ شده.
مامان الینا
4 دی 90 0:46
آخی عزیزخاله فدای گریه هات که اینقدر شیرینی
مامان ریحانا
4 دی 90 1:56
ای جونم یاسی کم دلبری کن آخه خاله هدی قلبش ضعیفه خاله جون


آخ گفتيييييييييييي خاله
مامانی فری
4 دی 90 8:01
سلام وب قشنگی دارین خوشحال میشم به وب من سر بزنین از طرف یه مادربزرگ

ممنونم حتما ميايم
مامي نسيم ( مامان ملودي )
4 دی 90 8:28
من هم خيلي منتظر بوس هستم از طرف ملودي ديگه دلم آب شده

ماماني يادش بدين. يكي رو ماچ كنين و به ملودي خوشگله بگين نگاه كنه. بعد از دوبار حتما تقليد ميكنه و يه ماچ خوشگتون ميكنه
مامان رها
4 دی 90 9:39
سلام ممنون میشم به ما رای بدهید کد ما 176 می باشد برای اطلاعات دقیق از رای دادن به وبلاگ من مراجعه کنید.
عمه فاطمه
4 دی 90 15:30
فكر كنم ياسمين از هر خونواده يكي رو به عنوان نماينده بوس ميكنه چند شب پيش منم بوس كرد والبته دعوا از نوع ياسميني
خاله سارا
4 دی 90 18:40
ای قربونت برم خاله اینهمه احساسات بهت نشون میده ولی بوسش نکردی
میترا
5 دی 90 0:51
به به, چه کیفی کردین با بوسه ها یاسی خانم. عکس گریه اش خیلیییییییی ناز شده