ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

نه ماه با ياسي زر زر خاله

1390/11/29 11:40
نویسنده : خاله هدي
1,311 بازدید
اشتراک گذاری

شرح حال ياياسي ناناسي قبل از رفتن به كيش:

1- يه دخمل نه ماهه بي دندون قهقهه البته مامان جون باباييش ميگن كه بابا احسان هم يكسال و دو سه ماهگي دندون درآوردن و همچنين عمه هاي ياسمين. پس، نتيجه اخلاقي اينكه هنوز اميدي هست!چشمکنیشخند

2- دخمل طلا با روش پرتابي جلو ميره.تعجب اول گارد چهار دست و پا ميگيره و بعد خودشو پرت ميكنه به سمت جلو. احتمالاً براي شيرجه زدن آموزش ديده نه چهار دست و پا رفتن. نیشخنداما كلاً با حالت درازكش و روي زمين بودن حال نميكنه. مگر اينكه بشينه و دور و برش عروسكاش باشن.اونم تا يكي بلند ميشه با اِ اِ گفتن و ايما و اشارهوقت تمام ميخواد كه اونو هم بغل كنن.

3- غير از مامان و باباش وقتي با مامان جونا و باباجونا و خاله ها و عمه هاشه خيلي خوش اخلاقه. همش داره ميخنده و بازي ميكنه. موش ميشه و از بغل اين ميره تو بغل اون يكي. قلب 

4- عمو عليرضا رو هم خيلي بيشتر از خاله سارا تحويل ميگيرهههههه. البته دليل منطقيش اينه كه خاله سارا از حدود سه ماهگي ياسمين رو بلند نكرده و راه نبرده (چون بار شيشه دارهخنده) اما باز خاله شو ميشناسه و پيشش ناآروم نيست و موقع نشستن با خاله بازي ميكنه.

5- (درمورد خانواده بابااحسان نمي دونم) اما... خانواده مامان ندا آرزوشونه اين دخمله رو شاد ببينن. ولي هر وقت ميان يا تو هر مجلسي ناناسي رو مي بينن ني ني گلي اصلا هيچكس رو تحويل نميگيره و همش گريه ميكنه و بداخلاقه. اين شده كه هيچكس باورش نميشه اين دخمله اون دخمل خوش خنده ما نيست. بخصوص خانواده باباجون كه خيلي هم بچه دوستن و بچه دوستي شون هم با اعمال زوره. ياسمين متاسفانه كلا تحويل نمي گيره و همين باعث شده كه اونا تا ياسي رو مي بينن شروع مي كنن به صحبت اندر فضايل اخلاقي سپهر (نوه عمه انسيه- پسر دختر عمه الهام كه يكماه از ياسمين بزرگتره). سپهر مي پره تو بغل آدم. گريه نمي كنه. همش مي خنده. دو تا دندون داره. همه چي ميخوره و ... کلافهخلاصه ماهم حساس رو گل دخملمون همه مون اين شكلي ميشيمکلافه

٦- ني ني ياياسي اشاره كردنو خوب بلده و وقتي بهش ميگي چراغ كو؟‌ سرشو به سمت لوستر بالا ميبره و با انگشت اشاره ميكنه.

7- خانواده اش رو خوب ميشناسه. وقتي ميگي ياسي ماماني (مامان جون) كو؟ سريع سرشو ميچرخونه سمت ماماني. وقتي ميگي خاله هدي كو؟ و ... همينطور.

8- باي باي كردن، دست زدن و قر دادن رو خوب بلده و سر وقتش انجام ميده. با هر نوع آهنگ و ترانه اي دست ميزنه و ميرقصه.

9- يك جيغ جيغوي به تمام معناست. موقع خوشحالي كه نگو، دست ميزنه و جيغ ميكشه و ميرقصه!!!!

10- عشق بيرونه. دوست داره با مامان و باباش بره بيرون و فكر كنم از چهار ديواري بيزاره. با اينكه خونه ما بهش خوش ميگذره و مدام داره بازي ميكنه، موقع رفتن از خوشحالي جيغ ميزنهههههههه و دَدَدَ ميگه.

11- از بس مامان ندا باهاش بازي كرده و خوردتش، عادت كرده كه فشارش بدن و باهاش بازي كنن. عين خيالشم نيست. فقط ذوق ميكنه.

12- يه محل شادي داره كه اونم اتاق خاله هدي ست.وقتي بغلش ميكني اشاره ميكنه كه بره توي اتاق خاله. از يكي دومتري اتاق بال بال ميزنه و شادي ميكنه. وقتي هم ميره داخل عين اينكه وارد شهرفرنگ شده سرشو تند تند اينور و اونور ميچرخونه چشمو ميخنده و با صداي ريز هِه هِه ذوق ميكنه. لبخندروي تخت خاله هم قشنگ و بدون صدا ميشينه و چون اتاق سرده پتو رو كه دورش ميذاريم كنار نمي زنه و فقط بازي ميكنه.

13-عاشق پريزهاي برق اتاق عمه زهراشه.

14- مزه مزه كردنش عين باباجون مامانشه. يه غذاي جديد رو با اخم و اكراه وارد دهنش ميكنه و متفكرانه بقيه لقمه رو ميخوره. باباي منم هنوز كه هنوزه اينطوريهههههههههنیشخند

15- تريپ حرف زدنش هم مثل باباجون مامانشه. موقع حرف زدن، باد ميندازه توي بينيش. مثل بابام.لبخند

16- دست روي دست گذاشتن و تپلي خوشگليش هم مثل بابامههههههچشمک كلا معلومه كه اين ني ني نوه بابامهههههههههههههههماچماچ

17- عاشق عروسكاي خاله هدي ست. هر چي ميخواد باشه. بع بعي، يا زينب و ...البته كلا عاشق عروسك و اسباب بازيه.

18- عاشق بچه هاست. هرنوع بچه اي رو تحويل ميگيره و براش ذوق ميكنه و جيغ ميكشه.خنده

19-عاشق آشغالهاي ريز روي قاليه و با سرعت نور اونا رو ميذاره توي دهنش.سبز

20- بوس ميكنه ويژه. طوري كه دلت غش ميرهماچ

21- وقتي مياد خونه ما، تا خاله هدي رو ميبينه ميپره تو بغلش و ذوق ميكنه.خیال باطلبغل

22- عاشق طلا و جواهرات بخصوص گردنبنده.

23- بازي هاي مورد علاقه اش:‌

تتي موشو (دالي موشه): وقتي مامان ندا ميگه ياسي براي مامان تتي موشو بكن. دستاشو ميذاره روي چشماي مامانش و بر ميداره و غش غش ميخنده.صبحها وقتي بيدار ميشه با پتوش تتي موشو ميكنه. كلا عاشق اين بازيه.

لي لي حوضك:‌ انگشت اشاره اش رو ميگيره و يواش گيلي گيلي ميگه. كف دست عروسكارو ميگيره و بازي ميكنه.

مار اومده موش اومده:‌ اين بازي رو هم با مامانش انجام ميده و ميفته روي خنده.

 تپ تپو اندر تپو، ميخ يا سه پايه:‌ اينم يه بازي ديگه است كه دوست داره.

مشكوله مشكوله:‌ اين بازي هم مختص باباجونه (باباي من) كه روي سينه باباجون ميشينه و بابايي براش ميخونن و تكونش ميدن و اونم ذوق ميكنه.خنده

24- يادم رفت بگم. وقتي به كسي يا چيزي اشاره ميكنه ميگه: ايييييييييييي

25- بعضي اوقات خيلي حرف ميزنهآخ البته به زبون خودش.

26- خاله هدي وقتي توي گوشش يواش حرف ميزنه، گوش و لپاي خوشگلشو ميچسبونه به صورت خاله و بدون هيچ حركتي فقط گوش ميده حتي اگه چند دقيقه طول بكشه.

27- خاله هدي معمولا به زبون خودش باهاش حرف ميزنه و وقتي اين جمله رو ميگه: دادا بابا نانا جوجو بووووووووووو، ياسمين مشغول هركاري كه باشه سرشو به سمت خاله برميگردونه و بادقت نگاه ميكنه و مثل اينكه هم زبوني پيدا كرده باشه ميخنده و شروع ميكنه به حرف زدن.لبخند

28- دوست داره آروم و يواش و پشت سر هم پايين گوشش يعني قسمت فكش رو بوس كنيم. عين موش ميشه و صدا نميده.ماچ

29- وقتي ميفته روي غر زدن، ترجيح ميده كمكش كنيم تا بايسته.

30- عاشق سواركاريه. وقتي براي اولين بار سوار خرش شد، (ببخشيد منظور الاغ باديشه كه از كربلا براش آورديم) انگار صد ساله سواركاري بلده،‌ گوشهاي خره را گرفت و شروع كرد به تكون دادن اون. انگار كه خر بيچاره داره يورتمه ميره. وقتي هم توي بغل نشسته و براش صداي يورتمه رفتن اسب (با لهجه ني ني:‌ بيتكو بيتكو) درمياريم، گارد سواركارا رو ميگيره و مي تازونه.نیشخند

31- بعضي اوقات از بس خوشحاله كه دست زدن براي نشون دادن شاديش كافي نيست و پاهاشو از خوشحالي به هم ميزنه و ميخنده و ذوق ميكنه.

32- وقتي ميخواد ذوقت كنه و عشق و علاقه اش رو بهت نشون بده، موشششششششششش ميشه. چشماي نازشو ميبنده و با زيباترين لبخند بهت ميخندههههه. واي دلم غش رفتخیال باطلخدااا

33- اولين اسمي رو كه رسماً‌ صدا زده اسم مامانشه. ميگه ماما با فشار روي م دوم. وقتي خسته و گرسنه است و يا دنبال راه فرار از دست ديگرونه اين اسم رو صدا ميزنه. اما اولين كلمه رو توي بيست روزگي گفت:‌ آقو كه اينم وقتي گرسنه بود و شير ميخواست ميگفت. دددد هم كه همون دَر دَر خودمونه. ايييييي هم موقع اشاره به اشيا و اشخاص ميگه.

34- عاشق فيلم و كارتون و فوتباله.

35- عاشق نگاه كردن عكس و فيلم روي گوشي موبايل يا دوربينه. بخصوص اگه لمسي باشه. هي ذوق ميكنه و با انگشتش عكسارو جابجا ميكنه.

٣٦- کلاه رو دوست نداره و اگه بفهمه کلاه گذاشتی سرش، درش میاره میندازدش کنار.

٣٧- دوست داره یه چیزی رو از زمین بر داری و بهش بدی و اون دوباره اونو بندازه زمین و شما دوباره خم شی و بدی دستش و این کار تکرار بشه.

٣٨- فوتبال بازی کردنو دوست داره. البته توی بغل باشه و براش توپو بندازی و اون با کمک همراهش توپو با پا بزنه.

٣٩- یه جمله دیگه هم هست که خیلی دوست داره و باعث جلب توجهش میشه. وقتی خاله هدی صداشو نازک میکنه و میگه:‌ ببخشید یاسمین خانم هستن؟ ذوق میکنه دخملو.

 ٤٠- موقع چهار دست و پا رفتن (همون شيرجه خودمون) براي اينكه انرژي بگيره، پاهاشو چندبار محكم به زمين ميزنه و بعد چهار دست و پا ميشه و ميپره!!!!!! و باز كه خسته شد به همين روش انرژي ميگيره.

41- موقعي كه شير ميخوره و ميخواد بخوابه، يه پاش بايد حتماً بالا باشه تا خوابش ببره.

42- بابا احسان يعني بيرون و ددر و شادي. پس تا باباش از سركار مياد شروع ميكنه به بهونه گرفتن كه زودتر لباس بپوشن و برن.

43- از بس كه مامان ندا لباس تنش ميكنه و در مياره براش عادت شده و غر نميزنه.

44- از بس مامان ندا ازش عكس و فيلم گرفته، بچه ماهر شده و تا ميگي ياسي نگاه دوربين كن، نگاه ميكنه و ميخنده و ژست ميگيره. اين ژستاش ديگه رو مامانش رفته. خداي فيگوره مامانش (البته براي عكس گرفتن)

٤٥- وقتي تشنه اش باشه و براش آب ببري خوشحال ميشه و ذوق ميكنه يعني آره از كجا فهميدي من آب ميخوام قربون دستات! قلپ قلپ شروع ميكنه به خوردن كه گاهي وقتا از بس حرص ميزنه آب مي پره توي گلوش و شروع ميكنه به سرفه كردن.

46- وقتي خوابش مياد چشماشمو مي ماله و گوشاشو ميكشه. دور چشمش قرمز ميشه و يكي دوتا غر ميزنه. اين آلارم شروع شدن زمان خواب ني نيه!

47-صحنه سوزناك زمانيه كه داري غذا ميخوري و اون با حسرت نگاهت ميكنه. غذاهه كوفتت ميشه و عين زهرمار از گلوت پايين نميره. آخي ني ني فعلا از خوردن 99 درصد خوراكي ها محرومه. چون حساسيت پيدا كرده.

48- عاشق بند لباسه. بخصوص وقتي كه داره شير ميخوره يا توي بغل مامانشه.

49- از علائق ديگه اش مارك لباس و اسباب بازيه.

50- انواع دستگاه كنترل و گوشي تلفن هم كه جاي خودشونو توي قلب ني ني دارن.مخصوصا وقتي كه اونا رو ميگيره سمت تلويزيون و تصاوير كه عوض ميشه فكر ميكنه كار خودش بوده و الكي ذوق ميكنه.

51- اصلا شيريني جات رو دوست نداره. فرنيش بايد بدون شكر باشه و حتي شكر خالي رو هم مامان ندا امتحان كرد تمايلي بهش نداشت. ولي فكر كنم از نمك خوشش بياد.

52- آخي نون كه ميبينه بال بال ميزنه. يه چند وقت پيش قبل از حساسيتش،‌مامانشو راضي كرديم بهش نون بده، مثل نخورده ها نون ميخورد و كيف ميكرد ولي چون آلرژي پيدا كرد،‌ دكتر نون رو هم ممنوع كرد.

 ٥٣- وقتي مامان ندا باهاش  مار اومده، موش اومده رو بازي ميكنه و ياسي ميفته روي خنده،‌ دستاشو ميگيره جلوي مامانش و التماس نگاش ميكنه كه ديگه ادامه نده و غش غش ميخنده.

54- وقتي به غذا فوت ميكني چشماشو ميبينده كه مبادا باد به چشمش نره.

55- سوت كه براش مي زنيم باز چشماشو مي بنده كه هوا اذيتش نكنه ولي چون خيلي براش جالبه زير چشمي نگاه ميكنه.

٥٦- فعلا تا اینجا رو داشته باشین تا بعد... وای خسته ام شد.

توضیحات:‌ ببخشید این اعداد بالا هرکدوم یه سازی می زنن. هرکاری کردم یکدست نشدن.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

شکرانه
29 بهمن 90 12:48
ماشاءالله به این نی نی باهوش و خوشمزه و هزار ماشاءالله به خاله هدی با قلم بسیار زیبا و صبر و حوصله فراوونش


ممنونم خاله جون. خيلي لطف دارين
مامان آرتین
29 بهمن 90 13:15
خدا حفظش کنه واستون
عمه زهرا
29 بهمن 90 14:43
قربون عروسكم برم ماشاالله خيلي دختر خوش خنده و خوش اخلاقيه جيگر عمه،خاله هدي من حرف شما رو تأييد ميكنم باريك در مورد دندون درآوردن هم هر چي بچه ديرتر دندون در بياره بهتره ديرتر پوسيده ميشه اينو دكتراي دندونپزشك ميگن و واقعا هم همينطوره ما كه تجربش كرديم
مامان جون بابايي ياسمين زهرا
29 بهمن 90 14:45
كپل مامان، گل خندان فدات بشم دلم واست يه ذره شده خندت براي منو باباجون خيلي قشنگه عزيز دلم
عمه فاطمه
29 بهمن 90 17:42
3.3.3ستاره ياسي حريف نداره
مامان ریحانا
29 بهمن 90 17:49
سلام چه پسته طولانی ایی امیدوارم تموم کنم
9: هی وای من
11: ایضا منم هنوز که هنوزه ریحانه رو میچلونمش و بوسش میکنم
16: خدا سایه پدرتون رو بالا سرتون کم نکنه
20:بوسه ویژه چطوری بید ؟؟؟ توضیح بیشتر
23: این مار اومده موش اومده چطوری بیده خواهر؟
33: چه جالب معمولا بچه ها اول بابا میگن
47:پس چی میدید بهش الان فقط شیر می خوره؟
57:بسه خسته شدم تا تمومش کردم باشه واسه پسته بعدی باشه؟

خاله همش رو براتون توضيح ميدم. از بس حرف زدم فكم اومده پايين.
عموامير
30 بهمن 90 0:02
سلاممممممممممممم عموووووو ديدي حدس زدم كه مادر محترم عكاسي يك و دو رو پاس كرده موفق باشي مادر ياسمين............ميگم دختر تو چه توانايي هاي داشتي من خبر نداشتم عمو جون تا حالا يه فرشته ي در حال خواب نديده بودم
نگین مامان رادین
30 بهمن 90 0:25
ای جونم خوب عروسکم یه خورده هم اون هارو تحویل بگیر تا حساس نشن.البته چه اخم کنی چه بخندی حرف نداری و چشمهات و لپهات دل می برن

شما خودتون ماهين خاله نگين جون
میترا
30 بهمن 90 2:00
سلام جیگر من. دلم برات تنگ شده بود. 9ماهگی ات مبارک


مرسي خاله جون. سفر خوش گذشت؟ كيميا گلي خوبه؟ براي همه مهربونا
زهرا
30 بهمن 90 8:49
توی این وبلاگ که عکسای سیسمونی نی نیشونو زده بودن سرویس خواب نی نی مثل سرویس خواب نی نی محمد بود این ادرسش: یاسمین زهرا تا الان اومده دیگه درسته؟؟؟منتظر عکسای نازش هستیم توی مسافرت آخه خیلی دلتنگشیم http://jigili.niniweblog.com/post131.php
مامان مبینا
1 اسفند 90 16:33
ماشالا به خوشگلم،آفرین به خاله هدی که اینقدر همه چیز رو جز به جز نوشته،خاله جون خودت بچه دار بشی چیکار میکنی. عکسش هم خیلی نازه براش اسپند دود کنید
لیلا مامان آروین
2 اسفند 90 10:31
نه ماهگیت مبارک عسل خاله
عسلم وقتی می خوابی مثل فرشته ها می مونی

ملسي خاله