ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

ده ماهگي و سفره هفت سين

1390/12/29 0:08
نویسنده : خاله هدي
2,443 بازدید
اشتراک گذاری

ديروز شنبه 27 اسفند درست در روزي كه خوشگل نازم 10 ماهه شد با ماماني بلافاصله بعد از كارم رفتيم خونشون تا سفره هفت سينشو بچينيم. تو شيراز رسم نيست كه براي ني ني سفره هفت سين بندازن و همه رو دعوت كنن تا بيان و ببينن كه ما چه كرديم و چه ها مي تونيم بكنيم البته نمي دونم آيا قديم هم اين رسم بوده يا نه! شايدم مثل جشن آش دندوني و حنا بندون از شهرهاي ديگه وارد شيراز شده مگرنه فك و فاميل ما كه همچين چيزي رو تا الان نداشتن. اما ماماني مهربون از اون زماني كه رفته بوديم براي ياسي خوشگله دوبي سيسموني بخريم، مدام توي فكر اولين عيد نوروز خوشگله بود كه خودش براش سفره هفت سين رو آماده كنه و بدون هيچ هياهويي ببره و توي خونشون پهن كنه.حتي چندتا عروسك كوشولو هم براي اولين نوروز ني ني كه هنوز به دنيا نيومده بود اونجا خريديم. ماماني خودشون روميزي يا سفره زير هفت سين رو هم با هنرمندي روبان دوزي كردن و بعدش ديگه نوبت خاله هدي نابغه رسيد تا بقيه كارا رو آماده كنه. آخه چون محمد عسيسم يهو اومد ماماني هنرمند كلي كاراش زياد شد و حتي نتونست امسال مثل بقيه سالها شيريني عيد رو خودش درست كنه مگرنه خاله هدي كجا و اين كارا كجا. بهرحال از آنجاييكه قرعه فال به نام من نابغه زدن من دو تا عروسك خوشگل كه يكي دخمل با لباس محلي و دومي پسره با لباس روستايي رو به يكي از دوستام سفارش دادم تا درستشون كنه. يكي براي سفره ناناسي و يكي ديگه براي محمد عسيسم.  اين دوستم خيلي هنرمنده، حالا بعدا عكساي سفره بيمارستانم براتون ميذارم كه ببينيد عروسكاي نيم متري خوشگل اونجا رو (سفره هفت سينشو) چقدر خوشگل درست كرده.

سفره ياسي رو دوست داشتم توي مايه صورتي و ياسي باشه براي همين عروسك رو با لباس تقريبا طوسي و بنفش و آبي سفارش دادم تا رنگها كنار هم ،‌ هم خودشونو نشون بدن هم مكمل باشن.

 لطفاٌ ورق بزنيد...

دوست داشتم سفره ني ني حالت كودكانه اش رو حفظ كنه، براي همين با عروسك و ظريف كار كردم.

دو تا گاري چوبي كه با روبان كرم و گل صورتي تزئين شدن سيب و سنجد بار زدن و روي چهار تا بريده شاخه درخت هم سير، سمنو،‌ سكه و سماغ گذاشتم به علاوه ظرف سبزه كه عكس نهنگ روشه. يه هنر ديگه هم از خودم دروكردم و اونم تخم مرغ ناناسيه.

 واقعا اوج هنر و خلاقيت!!!!!! پستونك توي گردنشو داشته باشين.

خلاصه سفره هفت سين ما،‌ مثل همه با قرآن و آينه و شمعدون و تنگ ماهي و البته يه حاجي فيروز و گلدون نميدونم چي چي كه مخصوص عيده و شمع و شيريني و آجيل و ميوه و صد البته هداياي خانم تكميل شد.

ماماني و بابايي مهربون يه پلاك الله به علاوه دو تا لباس مجلسي خوشگل براي ناناسي آوردن. عكس لباساي خانم كه يكيش رو تنش كرده و اون يكي يه ذره بزرگه. مامان ندا عكس پلاك الله رو نذاشتي!

وقتي سفره رو مي چيديم خوشگله اشاره ميكرد كه بغلش كنيم تا سفره رو ببينه و ذوق ميكرد، بخصوص از حاجي فيروز خوشش اومده بود كه با يه اشاره تكون ميخورد و به قولي ميرقيصد. چون سفره رنگش شاد بود ذوق ميكرد بخصوص اون عروس محلي رو خيلي دوستش داشت. اين عروسكه رو روزي كه آماده شد و گرفتم توي ماشينم بود و من رفتم دنبال مامان ندا و ياسمين،‌ ياسي كلي التماس كرد كه بهش بدم ولي از اونجاييكه اكليل دار بود بهش نداديم و كلي غر زد و گريه كرد.

عمه زهرا و مامان جونش بعد از اينكه سفره رو چيديم اومدن بالا،‌ من پشت كامپيوتر داشتم عكساي روز قبلشو با ماماني ميديدم كه با روروك اومد دنبالمون و با انگشت اشاره ميكرد به صفحه كامپيوتر و به سختي ميگفت ني ني.

 عشق روروكه. توي روروكش همه خونه رو با سرعت زياد طي ميكنه و حال ميكنه. بخصوص وقتي كه باباش ميكنه دنبالش و ميگه بذار بگيرمش، دماغشو ميكشه بالا و با خنده جيغ ميزنه و در ميره. خيلي ماه ميشه ناناسي. ديروز ياسمين خانم سوي شرت تنشونو خودشون درآوردن و پرت كردن روي زمين. جمعه پريروز هم براي اولين بار خودش جوراباشو از پاش درآورد و بعدش از خوشحالي دست زد.

 خلاصه ديروز بعد از خوردن ميوه و شكلات و چاي و شغلم حدود 5.30 من و ماماني بلند شديم كه بريم دنبال كاراي سفره محمدي نازم. سفره خوشگله هم تقريبا تركيبات سفره ناناسي رو داره با اين تفاوت كه رنگ غالب قرمزه و رنگ دوم طوسي و مشكي. مامان ندا عكساي واضحي از سفره نگرفته مگرنه شما هم خوشتون ميومد (چه از خود راضي). حالا دوربينشو بياره عكساي خوشگلي هم از سفره محمدي ميگيرم و توي وبلاگش ميذارم تا كامل اونو هم ببينيد.

اينم يه عكس يادگاري از تخم مرغ هاي سفره ياسي ناناسي و محمد عسيسم:

من دوست دارم سفره هفت سين رو خودم آماده كنم، خداييش يه صفايي داره . ولي جمعه شب وقتي كه بعد از يه استراحت بلند شدم كه هفت سين خودمونو آماده كنم،‌ ديدم كه بله! دختر يكي از دوستاي بابام زحمت كشيدن و يه سفره هفت سين خوشگل برامون درست كردن و آوردن. همه خوششون اومده بود ولي من چون دوست داشتم كار خودم باشه يه كمي دلم گرفت. تا حدود 12.30- 1 شب هم پاي بساط هفت سين خودم بدون اينكه كاري كنم نشستم،‌ اما ديدم خداييش اسرافه كه بخوام يه هفت سين ديگه درست كنم و از اونجاييكه سفره محمدگلي خونه خودمون پهنه دلم آروم گرفت كه موقع تحويل سال سفره اي كه خودم آماده كردم هم هست. اين چندتا سفره هفت سين اخيرم كلي خاطرات برام داشته. 87 سارا رو فرستاد خونه بخت.88 ندا رو عروس كرد و من فوق قبول شدم و آخرين لحظات سال رفتيم سوريه . 89 نويد اومدن ياسمين رو بهمون داد (درحاليكه لحظه تحويل سال با ماماني توي حرم حضرت زينب توي دمشق بوديم) و همچنين همگي براي دومين بار باهم رفتيم حج عمره، 90 ياسمين گلي و محمد جوني رو بهمون داد و البته رفتيم كربلا و نجف و ... و اينبار هفت سين 91 انشااله بعد از دعا براي سلامتي و فرج آقا امام زمان و سلامتي و شادي و موفقيت دوستان و خانواده و ... در آخر در قسمت درخواستهاي خصوصي از خدا ميخوام كه اين پايان نامه پر از گره كور من به سلامتي تموم بشه و اين دانشجوي به اصطلاح ممتاز دانشگاه مثل آدم بتونه بره براي دكترا. شما هم دعا كنيد تا اين تنها دلواپسي من به خوبي و شايستگي پايان پذيرد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان آریام
29 اسفند 90 0:08
عزیز خاله سال نو مبارک ایشاالله سالهای سال کنار مامان و بابا و سایرین بهترین روزها و لحظه ها رو تجربه کنی
مامان ریحانا
29 اسفند 90 2:01
عطر نرگس، رقص باد. نغمه شوق پرستوهای شاد.خلوت گرم کبوتران مست.نرم نرمک میرسد اینک بهار.خوش به حال روزگار.سال نو مبارک
نگین مامان رادین
29 اسفند 90 2:28
میلاد هر کودک شکفتن گلی را ماند که می آید و می شکفد و می بالد و امید می آفریند؛ در آستانه ی سال نو برای همه ی کودکان دل بندی که به نخستین عید نوروز زندگی خود سلام می کنند آرزوی بهروزی و نیک بختی و نیک فرجامی داریم. یاسی عزیز اولین نوروزت مبارک
هدیه جووووووووووووووون
29 اسفند 90 12:56
سلام من در این سال جدید سلامت، سعادت، سیادت، سخاوت، سربلندی، سرافرازی و سرور را به عنوان هفت سین خوشبختی برای شما آرزومندم.
نایسل
29 اسفند 90 14:58
خدایا زمان در گذر است و مخلوقات در تغییر
و سال جدید در شرف حلول و به ناچار 
تغییر تغییر تغییر....
 پس برایت ارزومندم که :
 زندگیت به بهترینها تغییر کند و آرزو دارم روزهایی که پیش رو داری ... 
آغاز آن روزی باشد که آرزو داری!
 .
 عید پیشاپیش مبارک.

خاله ی باران
29 اسفند 90 16:03
سلام خوشحال میشم از وبلاگ باران جون هم دیدن کنید
میترا
29 اسفند 90 17:42
واااااااااااای چه نازن این تخم مرغ ها. خیلی قشنگ شده. سال نو پیشاپیش مبارک
عموامير
1 فروردین 91 1:40
به جاي واژه هفت سين بفرمايد ياسمين.......تو خودت سبزه ي عزيز ديگه سبزه براي چي اخه اين تل خوشگل رو كي براي تو خريده؟؟؟؟؟؟ خيلي ماه شديييييييييييييييييييييييييييييي دلم ياسمين ميخواددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد عمو نوروز ش رو ببين خدا .....بابا مادر ياسي رنگ شناس خيلي جالب بود براي من اولين بارم بود ديدم اين جور سفره ي...اما خيلي نازه جدي ميگم انشالله كه سال پر بركتي براتون باشه با وجود ياسمين......عيد نوروز رو تبريك ميگم


عمو خاله هدي سفره رو انداخته نه مامانم
آسمون
1 فروردین 91 1:44
سلام خصوصی ممنون میشم جواب بدید. بوووووووووووووس
مامان طاها
2 فروردین 91 10:43
بهار ثانیه ثانیه پیشتر می آید و اینجا کسی هست که به اندازه ی تمام شکوفه های بهاری برایت آرزوهای خوب دارد...
در کناریاسی جووون و همسرتون سال شاد و توام با سلامتی رو براتون آرزو میکنم

سال نو شما مبارك