ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

فقط عکس(قسمت دوم شیطنت )

1391/6/6 17:05
نویسنده : خاله هدي
856 بازدید
اشتراک گذاری

بقیه عکسها در ادامه مطلب...

این عکسها رو شب یکم شهریور ازت گرفتم وقتی که مشغول اذیت بودی یا به قول مامانی مشغول خونه تکونی برای من بنده خدا!!!!

اول که صندلی اوپن ها رو از این سر میکشوندی و میبردی اونور......

اینجا هم سرت خورد به پایه صندلی و داشتی میخندیدی..

حالا بریم یه جای دیگه فضولی

یه دونه عروسک از اون بالا میندازیم پایین پامون رو میذاریم روش و...

وایییییییی چه ارتفاعیییییی

بهتره بیام پایین...(وای که اگه نگیرمت با کله میای رو زمین)

تمام

 

-این پست توسط مامان یاسمین زهرا نوشته میشه!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

مامان دینا جون
6 شهریور 91 20:54
عکسا مثل همیشه حرف نداشت.من که کلی خندیدم.


شما هم مثل همیشه لطف دارین
مامان گلی
6 شهریور 91 22:41
ماشاالله به دخترم که بزرگ شده به مامانش کمک میکنه وسایل خونه و وسایل شخصی خودش جابجامیکنه . شما صندلیهارا جای خودش نمیزارین دخترم چه کارکنه .زحمتش میفته بگردن یاسی نانازم


داریم ازش بیگاری میکشیم.هههه
تاتیانا و عموی عشقولانه ی
7 شهریور 91 9:24
خدای منننننننننننننننننننننننننن شیطون بلا ناز و ادات منو کشته منو کشته
طاهره مامان امیرعلی
7 شهریور 91 13:42
سلام.وبلاگتون مثل همیشه زیبا و قشنگه،تبریک میگم بهتون.امیرعلیه من تو جشنواره ی آتلیه سها شرکت کرده و به رای شما شدیدا احتیج داره.اگه به وبلاگش سر بزنین یه پست گذاشتم که آدرس جشنواره است اگر روش کلیک کنین مستقیم به سایت جشنواره میره.اسم پسملیه من امیرعلی مرادیان هست.بهش رای بدین و مارو خوشحال کنین.امیدوارم بتونم لطفتونو جبران کنم.
سحر
7 شهریور 91 15:49
واااااااای ماشالا چقدر بزرگ شده......چقدر شیطونی تو عزیزم.......خدا به من رحم کنه منم باید منتظر یه همچین روزایی باشم.....

یه سوال:یاسی هنوز تو گهواره میخوابه؟شبا شیر بخواد بلندش میکنید شیر میدین؟بعد خواب از سرش نمیپره؟


سلام عزیزم.ممنونم
نه عزیزم رو تخت خودمون میخوابه و چون کنار خودمه خوابش نمیپره
عمه زهرا
7 شهریور 91 22:08
بازیگوش عمه نخوری زمین نفسم قربون بازیگوشیت برم من نفس عمه


چشم عمه دهرا
میترا
8 شهریور 91 2:22
افرین به این شیطنت و خلاقیت. قربونش بشم من
تاتی جون مننننننننننننن
9 شهریور 91 9:07
سلام جیگر گوشه امروز عروسی خواهرمه دلم میخواست تو و محمد هم بودی البته با خانواده و از اون شیطونیای عزیزت میکردی همه ذوق کنن.....بابا احسان پس کی میاد تبریز؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ببین قلب عمو رو
دردو بلات غصه هات به جونم/نزاربیشتر از این چشم برات مونم/مجنونم مجنونم عاشقونه میخونم///


به سلامتیییییی. عموجون مبارک باشه خیلی خیلی خوشحال شدیم. انشااله روزی خود شما. خب، پس از این به بعد باید منتظر حسادتهای ما باشیدا. آخه دیگه اگه دایی بشین اونوقت اصلا ما رو تحویل نمیگیرین. از قول همه خانواده ما به عمه جون (خواهرتون) تبریک بگین. یه دنیا آروزهای خوشگل و زیبا در انتظارشون باشه انشااله. بازم ممنونم که توی این شرایط حواستون به ما هم هست. انشااله با بابا احسان و محمد و خانواده توی عروسی خودتون شرکت می کنیم:

مامان دخملی
9 شهریور 91 21:22
salam
ey joonam azizammmmmmmmmmm


مرسي خاله
باران قلنبه
10 شهریور 91 3:01
سلام عزیزم خوشحال می شم به وب دخمل منم بیاین
دخملم باران مظفری توی مسابقه جشنواره رمضان 91 آتلیه سها شرکت کرده اگه می شه به سایت آتلیه سها بروید و در قسمت جشنواره رمضان به دخترم رای 5 بدهید.این جشنواره تا اول مهر مهلت داره.
آدرس سایت آتلیه سها:
Soha.torgheh.ir/festival
یا به لینکش تو قسمت لینکهای وبم مراجعه کنید.مرسییییییییییییییییییییی
یادتون نره منتظرماااااااااااااااااااا.


چشم موفق باشيد
مامان رادمان
10 شهریور 91 4:50
سلام.خیلی خوشحالم کردید که برام کامنت گذاشتیدومی خواید راهنمایی کنید. اتفاقا ما هم قرار این کوچولو رو تو شیراز عمل کنیم. اقای دکتر فروردین گفتن برای تاریخ بیستم وقت عمل میدن ولی اصلا معلوم نیست که وقت گیر بیاد. مامانش خیلی نگرانه میترسه بیفته تو مهر وبه درس ومدرسش لطمه وارد کنه. شما که از وضعیت بیمارستان ها با خبرید فکر میکنید راحت وقت بدن. قرار یک روز قبلش بیان شیراز برای تشکیل پرونده باور نمیکنید چقدر مادرش نگرانه.


خواهش مي كنم خانم. برو توي نظر خصوصي براتون پيغام گذاشتم.
مامان رادمان
10 شهریور 91 5:04
خوش به حال یاسمن زهرا جون که خاله مهربونی مثل شما داره


مرسي عزيزم. شما لطف دارين
مامي نسيم ( مامان ملودي )
12 شهریور 91 11:00
CHE AKSAYE NAZI . ONJA KE RAFTE ROYE AROSAK VA AKSE DOVOM FLGHOLADEH NAZE


شما ناز مي بيني خاله جون
مامان صدف
18 شهریور 91 10:50
حالا از کابینت بالا رفتنش مونده.
کم کم سوار تلویزیون و کمد و کامبینت و هر جای خطرناک دیگه که فکرشو بکنی میشه.
خدا بهت صبر بده مامان


الهی امین
فرناز مامان ایلیا
19 شهریور 91 1:20
ای جونم...چه نگاه با جذبه ایی داره این عسل خانوووم...
مامان خورشید
19 شهریور 91 20:21
وای ماشالله چقدر بزرگ شدی چقدر ناز شدی یاسمینم بوووس