از کجا بگم؟؟؟؟
-نمیدونم از کجا شروع کنم و از کجا بگم؟؟؟
بگم از اینروزها که در عین خوشمزگی بینهایت شیطون شدی و ریخت و پاش میکنی و یا از راه رفتنها و دویدنهای بی حد و حسابت !!!!نمیدونم از کدوم خاطراتت اول بگم از کلمات جدیدی که میگی و یااز غذاهایی که دوست داری و یا نداری......
بذارید از همش یه خورده براتون بگم.الان که یاسمین خوابه بهترین فرصت برای نوشتن قشنگترین روزهاییه که خودش بهمون هدیه داده.
بقیه در ادامه مطلب...
یاسمین و ژست اخمو
-بذارید از ساعت خوابش اول بگم که خیلی خیلی راضیم آخه یاسمین یه ارث خیلی خوب برده و اون خوش خوابیه شبها بین ١٢ تا ١:٣٠ میخوابه و اگر دندون مندون در راه نباشه هر از ٣ ساعت یه ذره شیر میخوره و دوباره میخوابه تا............. بله تا ١٢-١ فردا ظهرش ، عصرها هم ١ ساعت تا ١:٣٠ میخوابید که با شروع مهر شده ٢ تا ٢:٣٠ یعنی تقریبا ١٣ تا ١٤ ساعت خواب در شبانه روز و این جای شکر داره واقعا چون با این همه شیطنت اگر خوابش کم بود من از پا می افتادم.
-نوبتی هم باشه نوبت صحبت در مورد غذا خوردنه یاسمین زهراست.در یک کلام میشه گفت خوش غذا نیست و تقریبا بد غذاست و صد البته معلومه این رو از من و باباش ارث نبرده!!!هیچ غذایی نیست که مطمئن باشم اگر بهش بدم میخوره و کلا باید با کلک بهش غذا بدم.زیتون و پرتغال و هندونه رو تقریبا بهتر از بقیه چیزها میخوره واینارو ٧٠ درصد امکانش هست که بهش بدم و نریزدش بیرون.خداروشکر نسبت به چند ماهه پیش خورد و خوراکش بهتر شده اما هنوز هم از خوردن بعضی چیزها مثل تخم مرغ(چه نیمرو چه املت ویا حتی سالادالویه و ته چین و.....)امتناع میکنه و البته به سفیده تخم مرغ هم حساسیت داره و بالا میاره.بستنی هم دوست نداره.یه هفته یهو میوفته روی خوردن رطب یا کیک و یا مثلا موز و ماست اما هفته بعدش اگر هر کدوم از اینا رو بهش بدی لب نمیزنه!!!غذا خوردن تو شده یه معضل بزرگگگگگگگ.از بین غذاها قرمه سبزی،لوبیا پلو یا همون استامبولی خودمون ،دنت وانیلی و بیسکووییت با روکش کاکائو رو جدیدا علاقمند شده.
-کلمات جدیدی که میگه اینا هستن:
بویو:بیا(به شیرازی بیو)
می بییم:میای بریم کی کی:بیسکوییت
نیس(نیست قبلا میگفت نی البته الان س رو یه کمی توک زبونی میگه)
آب بایی:آب بازی امیر علی:علی علی
(da)د:دست،دست زدن،کفش
پا:پا تیش:چشم
ییک:یک دووو:دو
ته:سه اینجووو:اینجا(اینجو شیرازی)
دتال:یخچال مو(یه چیزی بین مو و ما):مو
ما:ماست ماه:ماه
مه:مهر نماز عه عه عه:الاغ
توتولی:توتوی کوچک ،مورچه خییی:خیلی
قیقینگه:قشنگه خییی قیقینگه:خیلی قشنگه
عام میدی:عمو مهدی(عام مهدی شیرازی)
نانی:نازی گی گی:خودکار
نانایی:حاج خانوم(مامان بزرگ بابا احسان)
من خوام:من خوابم بخو:بخواب
تلااااااااااااام:سلام آلوم:آلبوم
هاپالی:هواپیما موخو:میخوام
مو:موز آهنگ:نای نای
هیس:هیس(ساکت شدن) تتاtota :اتاق
تتابtetab :کتاب جارو:آرو
هندونه:هنونو علی:علی
خاله هدی یادم اورد اینارو هم اضافه کنم
گیلگیلیه= قلقلیه/ تیر= شیر / به عامو مهدی، عام مِینی هم میگه/ درضمن به هر مرد عینکی میگه عام (عمو) چون عمو علیرضا و عموی منم عینکی هستن/ تویی= چای)چویی شیرازی)/ نون= نون/ دایی:دایی
کلمات دیگه اش که قدیمی ترن:
آبو = آب
آبووه= آبمیوه
بَبَل= بغل (دستشم دراز میکنه)
کلمات قبلی که قدیمی تر ترن!
گیل= گل/ ددا= هدی/ دالا= سارا/ دَ..لا= زهرا/ تو= توپ/ بَـــــــــــه= به (وقتی از چیزی خوشش بیاد و لذت ببره)/ پیف= پ..ی پ..ی/ مامان/ بابا/ مامانی/ بابایی/ ماما ژوو= مامان جون/ باباژوو= باباجون/ عام= عامو (عمو)/ ممد= محمد/ من من= من/ نه/ دَلی= بله/ آلو= آلوسیاه و میوه های شبیه اون/ توتو= هرنوع پرنده و حشره ای/ منی= مال منه/تادر=چادر/دای دای=بای بای/دادا=عمه فاطمه/ده=ده/داتی=فاطی/نی=این/من=گاهی وقتها درست میگه من گاهی وقتها میگه نم
کلا هر کلمه ای رو که بخواد بگه اما سختش باشه خودش براش اسم میسازه مثل نانایی که به مامان بزرگ بابا احسان میگه و همه بهشون میگن حاج خانوم ویا خودکار رو که میگه گیگی!!!
ادامه دارد....