زورم میرسه مامان بابامو میچزونم

1390/5/15 7:19

نویسنده : خاله هدي

623 بازدید

اشتراک گذاری

الان یه ٥ روزیه از ٣ شب بیدار میشم تا ١ و ٢ ظهر بیدار میمونم و هی نق میزنم از خود راضی بنده خدا مامان و بابام هر کاری از دستشون بر میاد میکنن تا من آروم شم اما من زود حوصلم سر میره و ......

چیهههههه!!!!!!!!قلدرم زورم میرسه مامان بابامو میچزونم.

هه هه هه شیطان

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

الهام مامان سارینا
14 مرداد 90 1:15

هزار ماشالله قربونت برم کاش اینجا بودی یه گاز از لپای نازت میگرفتم

عمه زهرا
14 مرداد 90 3:41

قربون اخمت برم كه اخمت هم قشنگه عمه گلي،اما عمه ديروز كه قول دادي بچه خوبي باشي و بخوابي!

خاله هدي
15 مرداد 90 7:22

ياسي قلدر، يه نگاهي به ماماني و بابايي بنداز! گناه دارن دخمل. رنگ و روشون زرد،‌ چشماشون سرخ، آدم دلش مي سوزه!

مامان وانیا
16 مرداد 90 5:45

عزیییییییییییزم........خوب حتما یه چیزیم هست بی خودی که گریه نمیکنم
مامانش اگه یاسمین جون گریه های بلند و از سر درد میکند احتمال کولیک داره به دکتر مراجعه کنید دارو میده تا حدی تسکینش میده

ممنون خاله جون كه به وبلاگم سر زديد. دارو هم مصرف مي كنم ولي بعضي وقتا بازم دلم درد مي گيره

❤❤ياس من زهرا❤❤

زورم میرسه مامان بابامو میچزونم

نظرات (4)

مطلب بعدی

مطلب قبلی