وای ندا جون دیروز این کیمیا خانم هم رژ راازکشو برداشته بود همین کارراکرده بود اگر میدیش .من داشتم نهار درست میکردم دیدم ازکیمیا صدایی درنمییاد. باخودم گفتم حتماًداره یک جاخرابکاری میکنه تازه میخواستم برم ببینم چه خبرِ که دیدم یک دختر ازروی پیشانی تا نوک پاک قرمز پشت سرِمنه
خنده م گرفت بهش میگم چیکارکردی .مگه رژکردم بیا روی تخت را رژکردم ولی پاک کرده نمیشه .رفتم دیدم روتختی که تازه صبح روی تخت کشیدم همه جاش رژی بعد خانم منو نگاه میکنه میگه بیابریم توی دستشویی جوجو همه پاک میشه یک خنده مرموزی میکنه من عاشق اینکاراشونم نمیدونی چه لذتی مبرند این فرشته ها
یه سلام مخصوص خدمت مامان ندا، خاله هدی و جیگرم، فرفری خودم یاسمین زهرا.
به خدا همیشه به یادتونم. نظرات تایید نشده وبلاگم از 50 تا زده بود بالا. هی میگفتم اول نظراتو تایید کنم بعد پست جدید بزارم. بعد دیدم تمام کارا و حرفای جدید دخترم داره از دستم در میره. برا همینم چند تا پست گذاشتم. نظرا رو تایید کردم تا تو یه فرصت مناسب به دوسام و نینیای خشگلشون سر بزنم.
از اینکه همیشه به یادمون هستید واقعا" ممنونم.
قربون یاسمین زهرای عزیزم برم که مثل دختر خودم فرفری شده. ممنون.مجبوریم ببخشیمت!
وای که وقتی این زبونه میاد بیرون ..... بابا این زبونه یعنی شیطنت، یعنی خدمت طرفو رسیدن، یعنی بابای طرفو درآوردن، یعنی اگه جرات داری با من حرف بزن و به من دستور بده، یعنی هرکاری دلم خواست می کنم
وای نگید تو ور خدا حیف این با مزگی یاسمین زهرا نیست بخدااز سنگ صدا در میاد از ما صدا در نمیاد تو خونه همش سرمون تو کار خودمون یه بچه میاد همه شکوفا میشیم اینا همش خاطرس تو رو خدا اصلا دعواش نکنید این شیرین شیرینا رو
یعنی واقعا به نظرتون ما دعواش کردیم؟پس کی عین خوشحالا دوربین به دست داره عکس میگیره؟دعواش که نکردیم هیچ کلی هم یواشکی خندیدیم