خاطرات کودکی | ثبت خاطرات کودکانه | سوال و جواب بچه داری | مشاوره انتخاب اسم | کارتون و انیمیشن نی نی دیگر
صفحه نخست پروفایل نویسنده ورود به حساب کاربری ثبت خاطرات کودک سوال و جواب بچه داری مشاوره انتخاب اسم کارتون و انیمیشن تبلیغات در نی نی وبلاگ مشاهده وبلاگی دیگر
ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

نی نی وبلاگ > این وبلاگ > غذا خوردن یاسمین به روایت تصویر

غذا خوردن یاسمین به روایت تصویر

1392/5/26 15:25
نویسنده : خاله هدي
1,099 بازدید
اشتراک گذاری

-ببخشید بعضی عکسها تار شدن.

-این پست توسط مامان ندا نوشته شده!

-دو تا عکس اخری دو ساعت قبل از اومدن مهمونهامه تمام فرش و میزها و مبل دو نفرمون و پایه بقیه مبلها ماستی شده بود!به دلیل دوربین داغون نشد عکس از همش بگیرم!

 

بیست و شش ماهگی
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
یاسمین زهرا در ایران لند یاسمین زهرا در ایران لند قصه قصه شیرین تر از قند شیرین تر از قند درخواستهای بی پایان درخواستهای بی پایان

نظرات (12)

مامان ریحان
26 مرداد 92 16:44
سلام
نوش جونت یاسمین جون
عکس سوم یاسمین میگو میخوره ؟


بله میگوووووو
منصوره مامان زهره
26 مرداد 92 17:09
وااااااااای چهارمی و این دو تا آخریه خیلی باحال بود


مرسی
یگانه جان
26 مرداد 92 17:29
عزیزم سلام دوست دارم پیش یگانه من هم بیاید اون خیلی تنها هست


چشم میام
مامان گلی
26 مرداد 92 18:20
ووی چقدر بامزه غذامیخوری
نوش جونت عزیزم به قول رشتیها همش گوشت بشه به تنت بشینه


مرسی
تاتيانا و عمواميرش
26 مرداد 92 19:27
وايييييييييييييييييي خدا
ياسميننننننن زهراااااااااااااااااااخيلي بامزه شديييييييييي مخصوصا تو عكس اولي و آخري انصافااااا وروجكيييييييييييعكس آخررررررر
توچولوووووووووووووووووو
اين عكس هم كه بدت اومده از غذا فوق العادس خيلي دوسش داشتمممممممعالي بود


مرسی عمو وروجک رو خوب اومدید
♥ مامی ملودی جون ♥
27 مرداد 92 1:47
وای ندا اگه من جای تو بودم تا الان یه دونه مو روی سرم نمونده بود خدا صبرت بده


حساس نشو حساس نشو
مانی محیا
27 مرداد 92 12:10
چیکار داری بچه رو. کسی موقع غذاخوردن شما ازتون فیلم بگیره دوست داری؟؟؟ خداییش سوژه خوبی میشه ها


آره دوست دارم
خاله هدی یاسمین زهرا و محمد کوچول
27 مرداد 92 13:41
بچه 27 ماهگیت مبارک


باشه
امیر مهدی و عمی
27 مرداد 92 14:15
سلام عزیزم
ماشااله هر چی بگم بازم کمه
خیلی دلبری عزیز دلم
نوش جونت
می بینم که مامان شما هم حسابی در حال شکار لحظه ها هستن
با دوربین داغون هم دست از کار نکشیدن
مامانی دستت درد نکنه خیلی عالیه

مرسی گلم
مامان هلیا دخترمهربون
27 مرداد 92 16:42
عزیز خاله اسم قشنگت باعث شد بیام وبلاگت تا روی ماهتم ببینم
ماشاالله چقدر نازی جیگر


ممنون عزیزم .خوش اومدی
میترا
28 مرداد 92 12:29
قربون غذا خوردنش. با مزه.اونجا چی دادی بهش داره میریزه بیرون؟؟

کیمیا هم میزاره من خونه رو که کااااااامل تمیز کردم یه حرکتِ انتحاری می زنه و خونه رو منفجر می کنه. یعنی دقیقا میزاره کارهای من تموم بشه بلافاصله یه چیزی میماله به در و دیوار در حد تیم ملی... مثل اینکه چاره ای نیست و باید تحمل کنیم.




فدای تو.آلو سیاه.خخخخخخخخخ نه چاره ای نیست


مامان آيسو وآيسا
28 مرداد 92 13:01
نووووووش جوووووووووووونت خشگللللللللللللللللللم


مرسی خانوم گل