شیطونیهای یاسمین زهرا
هر روز که میگذره شیرینتر از روز قبل میشی این ٢ ماهه اخیر که دیگه نگو عقلت یهو رشد صعودی داشته البته شما همیشه جز پر مغزها بودی نسبت به همسن و سالات مثلا فرق غریبه و آشنا رو از ٢ماه و نیمگی می فهمیدی در صورتیکه خیلی از نینیهای همسن و سال تو الاناست که فهمیدن کی غریبه کی آشنا؟؟؟؟؟!!!
-عاشق سی دی بیبی انشتین هم که هستی خدا پدر مادرشونو بیامرزه هر کی این برنامه رو ساخته آخه صبحها میشینی توی تابت و محو تلویزیون میشی و من میتونم به کارام برسم دیروزم که داشتی بیبی انشتین میدیدی یه میمونه توش بود که طبل دور گردنش بود و میزد روی طبل تو هم با خوشحالی تند تند همراش دست میزدی.
-ولی از ناخنات نگو که صدای همه رو درآورده خیلی تیزه و رشدشونم ماشاا... زیاده همش باید ناخنگیر دستم باشه اگر یه ذره بلند بشه که جیغ همه در میاد شما هم که عاشق چنگ انداختن و مو کندن و وووووووووووووای از وقتی دندون در بیاری.
-از وسایل مورد علاقت عینک هست حالا چه عینک بابات چه باباجون و چه عمو علیرضا و...کلا فرقی نمیکنه چه نوع عینکی باشه از هر نوع که باشه بادستات چنگ میندازیو برش میداری.
جای ناخناشو روی لپ باباش میبینین!!!!!!!
-از وسایل دیگه ای که شما خیلی بهش ارادت داری آینه هست که کلی ذوق خودت میکنی وقتی جلو آینه میری، جای انگشتای کوچولوت روی تمام آینه های خونه حتی روی آینه آسانسور کاملا مشهوده!
-عاشق فضای باز برای روروئک سواری هم هستی هر وقت باباییت وقت کنه میبریمت توی حیات تا حسابی روروئک سواری کنی البته توی خونه هم تا سوار روروئک میشی خودت رو میرسونی به پرده آویز و اونو میکشیش یه دونشم البته از ریشه کندی!
-دعوا هم که جز کارای جدیدی هست که میکنی البته وقتی ٥ ماهت بود برای بار اول وقتی عمه فاطی از شما کنترل تلویزیون رو گرفتن عمه رو دعوا کردی و یه سری ادبده هم گفتی و یه کتک هم نثار عمه جان کردی اما از اونموقع خبری از دعوا نبود تا همین دوهفته اخیر که مدام دعوا میکنی و البته ٩٠ درصد دعواهات هم به عمه فاطمه هست!
یاسمین خانوم شاکی رو میبینید!
-اگر بهت یک دونه کنترل تلویزیون یا گوشی تلفن بدن تا مدت طولانی سرگرم هستی و همش ذوق میکنی و جیغ میکشی.
-هنوز چهار دست و پا نمیری البته خیلی روی زمین نیستی که بخوای تمرین کنی عزیزم همش از این بغل میری توی اون بغل اما میتونی روی چهار دست و پات قرار بگیری .
-بوس کردن هم از کارای جدیدت هست البته بوس که نه لبت رو میزنی بهمون و البته گاهی هم لیس -میزنی مثل اوندفعه که دماغ مامان رو لیس زدی!وقتی میخوای بوس کنی با دو دستت یا چنگ میزنی و یا موهامون رو میکشی و باد میندازی توی دماغت و محکم صورتت رو میچسبونی بهمون!
-یه روز زیاد غذا میخوری و روز بعد جز شیر هیچی نمیخوری البته بهت نمیاد بد غذا باشی اما موز رو اصلا دوست نداری و سیب هم فقط اگر بدن دست خودت میخوری .
-قیافت موقعی که کته میخوری خیلی جالبه آخه دندون نداری اما محکم لثه هاتو میکوبی بهم دقیقا عین پیرمردها غذا میخوری.
-از ماچ و بوسه زیاد و مخصوصا محکم هم بدت میاد و نق میزنی و اگر حال نداشته باشی که گریه هم میکنی کلا دوست نداری به کله و صورتت زیاد دست بزنه کسی.
-یه نقل ماله عروسیه دوست خاله هدی هست که روی میز کامپیوتره خاله هست عاشق اونی و وقتی میریم توی اتاق خاله همش با اون بازی میکنی.
-امشب که بردیمت حمام میخواستی آب شیر رو با دستت بگیری و فکر میکردی مثل بقیه چیزا توی دستت میمونه خیلی با بابایی ازت خندیدیم.
-دوست داری توی بغل من بشینی و بیبی انشتین ببینی ولی من اصلا بیبی انشتین دوست ندارم!
-توی ماشین که میشینی یا میخوای دنده عوض کنی یا فلش ضبط رو از جا بکنی و یا با قفل در بازیکنی اگر هم که آهنگ بذاریم میخوای تمام طول مسیر رو قر بدی.
-از کلید پریز اتاق عمه زهرا هم خوشت میاد و عمه وقتی تو نق میزنی شما رو میبره توی اتاق تا با کلید پریزه بازی کنی.
-شبها خیلی بد میخوابی هر از 1 ساعت بلند میشی و بیدلیل با چشمای بسته گریه میکنی و یا مدام از این پهلو به اون پهلو میشی خبری هم از دندون نیست.
-سعی کردم هرچیزی یادم میاد و بنویسم البته از باباتم کمک خواستما اما کمک نکرد گفت شما که مامانشی بهتر میدونی یاسمین چه کارایی میکنه.
اینم برا حسن ختام
عکس خاله پیرزنه خودمه