444 روزگی
امروز جمعه 13 مرداد 1391 ، یکسال و دو ماه و هفده روز از تولد ناناسی میگذره. این یعنی، ماه دختر ما
444 روزه که توی بغل ماست.
-عاشق پارکه و همین باعث شده ٥ روز توی هفته بریم پارک،تا سوار ماشین میشیم با حالت التماس میگه مامان تاب تاب بابا تاب تاب و مدام تکرار میکنه.
-مامانی و بابایی کلمات جدیدی هستن که برا خودشیرینی بیشتر به مامان بزرگ و بابابزرگاش میگه البته به من و باباشم میگه گاهی!!!
-شبها ماه رو توی آسمون نشون میده و باصدای ظریفش میگه ماه ماه ماه.
-اجزای بدنشو تقریبا کامل میشناسه.چشم ،گوش،مو،پا،دست؛انگشت،شکم،دماغو دهان و...و وقتی بهش میگم مثلا: یاسی کو شکمت؟ با دودستش میزنه رو شکمش.
-صدای ببر و پیشی و الاغ و زنبور هم به صداهایی که قبلا بلد بود اضافه شده.
-شعر یه توپ دارم قلقلیه رو میخونم براش و یاسی هم میگه گیلگیلیه و وقتی به قسمت میزنم زمین هوا میره میرسه دستاشو باز میکنه و میبره تو هوا.
-مدل رقصاش جدید شده و خیلی ماهرانه قر میده.
-پریشب کلی برامو شعر خوند و قر داد ما هم خونه باباجونش بودیم همگی با هم براش دست میزدیم .خلاصه نیم ساعت خانوم داشت آواز میخوند.
-عاشق ماست خوردن شده دلش میخواد ماست بذارم جلوش تا اونم حسابی کثیفکاری کنه همش میگه ما (ماست)!
- مرده فیگور و ژست جدیدتم مدام اخم میکنی این قسمتم کپیه خودمی منم بچه بودم همش اخم میکردم فکر میکردم خیلی خوشگل میشم .
- وای که چقدر خوشمزس اون بوسه هاش مخصوصا وقتی از خواب بیدار میشه میوفته روم و چند تا بوس خوشمزم میکنه و منم کلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی لذت میبرم.
-و در آخر بالاخره سه روزه یاسمین تنبل داره قدمهاش بیشتر میشه و میشه گفت داره راه میره گاهی تا ١٠ قدم هم میره و میوفته و دوباره چهاردست و پا میره وسطش دوباره بلند میشه و......
- این پست توسط خاله هدی و مامان یاسمین زهرا نوشته شده!!!