ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

آخرین خبر! آخرین خبر!

به مبارکی و میمنت من تازه همین الان مراسم حمام چهل روزگی رو به جا آوردم دقیقاً ساعت 19:50 دقیقه 1390/04/05 و فعلاً هم دارم شیر می خورم . به کسی نگید ها چون یه کمی بداخلاق  شدم و ... ولی بی خیال! عجب هوایی داره این چهل روزگی! انتظار عکس مکس از اين رويداد نداشته باشید. فعلاً این خبر رو داشته باشید تا بعد! ...
12 تير 1390

امروز يك و نيم ماهه شدم

عجب روزگاريه! تا چشم روي هم ميذاري دنيا مي گذره. انگار همين ديروز بود كه به دنيا اومدم و كل فاميلو به هم ريختم! .امروز دقيقاً يك ماه و نيم از اومدنم به اين دنيا مي گذره. يك ماه و نيمه كه مامانم شبا و روزا اصلاًخواب نداره و  بابا صبحها دير به سركار مي رسه!. .تقصير منم نيستا يه خرده بد خوابم! كارايي كه تو اين مدت ياد گرفتم: 1- از بيست روزگي با تمرينات بابايي ياد گرفتم و ميگم آق...ا. . 2- تو همين مدت با نگاه كردن به دهان افراد، درآوردن زبان و غنچه كردن لب رو تقليد مي كنم. . 3- وقتي سرحال باشم بخصوص صبحها اول وقت، با صداهاي جالب به صحبتهاي اطرافيانم عكس العمل نشون مي دم. . 4- وقتي ماماني د...
12 تير 1390

اين وبلاگ هديه چهل روزگي منه!

امروز قراره همراه مامان جون و مامانم برم حمام چهل روزگيه! ميگن آدابي داره و از قديم نديما رسمه كه بچه چهل روزه رو ميبرن حموم و ... خلاصه از اونجاييكه من ديگه براي خودم آدمي شدم و اسم و رسمي تو فاميل و در و همسايه پيدا كردم ،‌ خاله جون هدي زحمت كشيد و اين وبلاگ رو برام آماده كرد تا از اين به بعد در خدمت اهالي محترم وبگرد هم باشم. (البته با اجازه بزرگترا و تحت نظارت اونا!) آخه من از حالا بچه مثبتم. پس فعلاً بياين جشن بگيريم من چهل روزم شده! ...
12 تير 1390

بگو آقــــ.......ا!

قبلاً براتون گفته بودم كه از 20 روزگي با تمريناي بابايي تونستم كلمه آقا رو به زبون بيارم. اگه بدونين چقدر موقع اين تمرينا بامزه مي شم! تمريناي من و بابام زماني شروع ميشه كه اينجانب سرحال باشم. يعني زماني كه هم شير خورده باشم و هم مسائلي اتفاق افتاده و منو شسته باشن. كلي روحيه دارم اين موقع. اين زمان مي تونه از ساعت يك شب  تا هشت و نه صبح باشه. يعني زماني كه ساير آدما دارن استراحت مي كنن.. صداي بابايي از همه صداها برام آشناتره. براي همين تا بابايي شروع ميكنه به حرف زدن از خوشحالي جيغ و ويغ مي كنم و مي خوام باهاش حرف بزنم. زبونمو تو دهنم هي مي گردونم در واقع دنبال حروف مي گردم! بعد از آقو بقو كردن ،دو سه تايي آقا مي...
12 تير 1390

عيد مبعث مبارك

  سرآغاز فطرتم،محمدست و علی ست           نگار هردو جهانم، محمدست و علی ست شمیم معرفت از آل یاسین جویم           بسان مادرم که یاسمین محمدست و علی ست (شاعر:‌ خاله هدی یاسمین زهرا کوچولو)   ...
12 تير 1390

من ياسمين زهرا، زيباترين هديه خدا

به نام خداي مهربون،   امروز چهل روزه كه نفس مامان و بابام و مامان جونا و بابا جونا و خاله ها و عمه هام شدم. خدايا ازت متشكرم كه به من نعمت وجود و سلامتي بخشيدي. ازت سپاسگزارم و خالصانه مي خوام بهترين و شايسته ترين بنده ات باشم. كمكم كن تا قدر زحمات مامان و بابا و بزرگترام بدونم و ... . بازم متشكرم خدا جونم. دوست دارم...             ...
5 تير 1390