شیرین کاریهای یاسمین زهرا

-این پست توسط مامان یاسمین زهرا نوشته میشه!

یه مدت هست که میخوام بیام و از کارهای جدید یاسمین براتون بگم اما اصلا وقت نمیشه! امروز وقتها رو تنظیم کردم که تا دیر نشده براتون از دختر خوشگلم بنویسم ...

١-دایره لغات یاسمین تا بدین جا:

-ماما یا مام=مامان (ديگه ننه يا نانا رو گذاشته كنار)

-بابابابا=بابا

-خخخخخخخخ=خاله

-عمممممه=عمه

-دیز(توک زبوني تلفظ کنید)=جیز

-دیب=سیب

-(to te mo)=تخم مرغ(البته تخم مرغ رنگی رو میگه)

-الله=ادا

-پر=در

-سه=ده

-لی لی =لیگلیگلی

-بیرون رفتن=دد

-غذا=به به

-نه=نه یا گاهی نه نه نه

-آقا=آغا

-نننننننننننییییییینی=نینی

بله= بــــــــــــــــــــــــــــــــــــله

وقتي ميگيم ياسمين بيا بريم ......... ميگه: ددر

والبته یه عالمه صداها و حرفهایی که فعلا معنی و مفهومشون رو نمیدونیم! (كلا ني ني خيلي حرف ميزنه، دعوا كه ميكنه يه چي ميگه،‌ وقتي بقيه سوالي از هم ميپرسن يا با هم حرف ميزنن اينم حرفاي خودشو ميزنه و همش انگشت اشاره اش رو هم تكون ميده. بخصوص زماني كه بخواد دعوا كنه!)

(ياسمين زهرا در حال بررسي نقشه مسير حركت با روروئكشه!)

بقیه عکسها و مطالب در ادامه مطلب...

کارهایی که یاسمین زهرا انجام میده!

از کارهای قدیمی شروع میکنم.

-کلاغ پر میکنه.

- حالت الله اکبر رو انجام ميده (دستا رو ميبره كنار گوش) و ادا ادر ميگه.

-لیلیحوضک میکنه.

-بای بای میکنه.

- دست دستی میکنه.

-بوس میکنه.

-هورااا میگه و دست میزنه (وقتی میگیم یاسی هورا دست میزنه و میگه هههههههههههههههیییی).

-وقتی میگیم یاسی خر و پف لالا میگه خخخخخ خخخخخخ خخخخخخخ (با ريتم خر و پف يعني بالا و پايين و يا بلند و كوتاه).

-سینه خیز میره.

- تلاش میکنه وایسه.

- نازي ميكنه (خاله هدي:‌ البته نمي دونم چرا دوست داره خاله هدي رو با ناخن نازي كنه!!)

-بابا احسان میکنه دنبالش و یاسمین با روروئک فرار میکنه و میدوه و میره وهر از گاهی بر میگرده نگاه به پشت سرش میکنه که ببینه چقدر مونده بهش برسه.

-اتل متل که میخونم روی پاهاش میزنه.

- پشت عروسکش تپ تپو میکنه.

-وقتی میگیم یاسی 1 2 بلند میگه 3(ده).

-عاشق الاغ سواریه.روی الاغ بادیش میشینه 2 تا گوشش رو میگیره و تند تند بالا و پایین میره.

-از مهمونی رفتن بیزار و عاشق مهمون داشتن.

- دوست داره روي گردن و كمر بشينه و تكون تكون بخوره. تو اين زمينه بعضي اوقات بابايي (مامان) دولا ميشن و خانم ميشينه روي كمرشون و هـ هـ‌ ميخنده و تكون ميخوره يا روي سينه بابايي و گردنشون ميشينه و كلي ذوق ميكنه.

- مثل سرخپوستا كه جيغ ميزنن و با دستشون ميزنن به لبشون تا صدا دربياد (مثل كل زدن) اين كار رو انجام ميده و وقتي ميگي ياسي براي منم بكن دستشو تند تند ميذاره روي لبتو بر ميداره.

-موقع خوابیدن اونقدر غلت میزنه(30 تا غلت در 30 ثانیه) و شیطونی میکنه که من رو به نفس نفس میندازه،دوست داره بره پشت تخت خواب ببینه چی اونجاست یا چراغ تخت رو بگیره!

-نسبت به وسایلش حساس شده و کسی ؟(بغیر از آشناهای نزدیک)حق نداره به وسایلش دست بزنه وگرنه یاسی دعواش میکنه!

-عاشق اسباب بازی و عروسکاشه به خصوص عروسکی که امسال از دایی حبیب بابایی عیدی گرفته اصلا اگر ببینتش از خودش جداش نمیکنه حتی موقع خوابیدن بغلش میکنه!

(ياسي با دو تا عروسكي كه از دو تا دايي حبيب هاي مامان و باباش عيدي گرفته!)

-عاشق نون خوردنه ولی از غذا خوردن بدش میاد.

(عكساي نون خوردنشو تو پست بعدي ميذارم)

-از مردها خوشش نمیاد و خیلی غریبی میکنه (بخصوص اونايي كه بيشتر دوست دارن بغلش كنن و باهاش بازي كنن) و گاهی میترسه اما با خانومها اینطوری نیست.

-با کوچکترین صدایی میرقصه و با هر ریتمی نوع رقصیدنش فرق میکنه با آهنگ ملایم آروم و با آهنگ پر انرژی تند میرقصه!!!

-هنوز عاشق تی وی و سی دی بیبی انشتینه!

- عاشق اينه كه به شكم بخوابه و كمر يا سرشو بخاروني.

- وقتي يواشكي توي گوشش حرف بزني،‌ مادامي كه حرف ميزني لپ خوشگلشو ميچسبونه به صورتت كه دقيقا ببينه چي ميگي.

- از همه مهمتر اينكه بعد از چند نوبت حسودي به پسر خاله اش محمد كوچول كه رفته بود توي بغل مامان ندا، ديگه حسودي نميكنه و كلي هم پسرخاله كوچولوشو دوست داره. طوري كه ذوق ميكنه و ميخواد بهش دست بزنه و بغلش كنه و همش براش دست تكون ميده. (ماهييييييي)

 خاله هدي مي نويسه:‌ نفس و ماه شب چهارده من، چشم هركي كه نمي تونه تو خوشگل منو ببينه كور شه ايشااله. دوستاي مهربونم اينو براي اونايي نوشتم كه هي نظر خصوصي ميدن و بي احترامي مي كنن. البته يكي دوتاشون شناخته شدن و فعلا دارم مدارا ميكنم. هر بچه اي براي دوستداراش خوشگله ولي حيف كه كلا هميشه يه چندتايي نخاله و نفهم پيدا ميشن و از حسادت، ديوانه وار به در و ديوار مي كوبن و دل ديگرون رو مي شكنن.آخه آدم ناحسابي مگه كسي ميگه بياي اينجا و كسي به شما كاري داره؟! اينقدر بيا و مزخرف بنويس تا نوك انگشتات تاول بزنه و چشماي تنگت كورشه و دل سنگت بيشتر و بيشتر بسوزه.

عذر ميخوام از دوستاي خوبم ولي ديگه بايد برخورد جدي كنم.