یلدا مبارک
خدا رو شکر که مامان ندا مثل مامان بعضی ها نیست که اگه من نرسم نیاد و مطلب ننویسه. آخه من بیچاره یک کاری رو شروع کردم ولی خب، این روزا کلی سرم شلوغه و اینقدر توی بیمارستان به خاطر ارزشیابی سالیانه درگیری ذهنی و کاری دارم که اصلا رغبتی برای رفتن پای کامپیوتر توی خونه ندارم. البته به این بی رغبتی من، فشار کار زیاد به خاطر پایان نامه و داستانهاش رو هم باید اضافه کرد که باعث شده هنوز بعد از سه ماه از تاریخ دفاعم، نسبت به قلم و کاغذ هم آلرژی داشته باشم.
خلاصه اینکه، از همه دوستای عزیزم به خاطر این دوری عذر خواهی میکنم احتمالا از این به بعد هم کمتر میتونم بیام روی نت.
اما این دلبر خانم و پسمل خاله جونیش نمیذارن که کلاً از نی نی وبلاگ جدا شم. الانم فقط اومدم یه تبریک یلدایی بگم و برم. کلی حرف و تعریف از خوشگل خوشگلا دارم اما تو رو خدا ناناسی منو ببخش همه رو میذارم تا مامان ندا بنویسه یا اینکه یه وقت درست و حسابی پیدا کنم و خودم بنویسم.
قضیه نی نی رو دوست داشتم بنویسم که هرجا میری باهاته و این تیپهای جدیدت که با عینک دودی و کیف خوشگلت راه میفتی میری خیابون و مهمونی و دلبری میکنی و حرف زدن هات و ریز ریز کردن دل من و همه اطرافیان. ناناسی خوشگل خیلی ماهی، اونقدر که اصلاً ماه باید خودشو با تو مقایسه کنه خیلی خیلی باهوشی و تیز و عاقل. هرکی شک داره یه سر بیاد و با سایرین مقایسه کنه
یکسال و هفت ماهگیت هم مبارک باشه که هرروزش برای ما خوش یمن تر و مبارکتر از روز قبلش بود.
یلدات مبارک، دردانه بهاری ما! همیشه شاد و سرافراز و باعزت باشی و البته سالم سالم و صالح صالح و بهترین