جشن یلدا و جشن تولد
پنجشنبه مصادف با شب یلدا با چند روز تاخیر تولد عمه جونات بوذ،دهرا و دادا!
تا در یخچال باز شد و کیک عمه پز رو دیدی با فریاد گفتی بووووووووووووووووووووووووووووی تتلد،و باز جریان همیشگی بادست رفتی توی کیک ،شما هم کادو گرفتی و البته شمع تولد رو هم خودت فوتیدی.
دهراجون و داداجون تتلدتون مبالک.
بعد رفتیم تا جشن یلدا رو خونه باباجون هادی بگیریم و تو هم کلی به به خوشمزه و یه هندونه کنده کاری خاله پز و یه عالمه کادو دیگه و یه عدد پسر خاله بی زبون مهربون رو دیدی وهمه رو این شکلی کردی.
هنر دست خاله هدی
همش میخواست هندونه رو پرت کنه پایین.
وقتی یاسمین اینطوری زبونش رو دی میاره یعنی میخواد طرف مقابل رو حسابی نوازش کنه.
-کادو های یاسمین زهرا:
مامانجون و باباجون بابا احسان یه کیف و دو تا جوراب
مامانجون و بابا جون هادی یه لباس خیلی شیک مجلسی با تلش برا تولد محمد انشاا...
خاله هدی یه کیف که ببعی ماله تو بود اما با کیف محمد که شیر بود عوضش کردی .
خاله سارا یه لپ لپ و یه ماکت هواپیما و یه عروسک که یادش رفته بود بیارتش.
-این پست توسط مامان یاسمین زهرا نوشته شده!
- برای دیدن بقیه عکسها به وبلاگ پسر خاله جونم سر بزنید.