ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

درباره نی نی

مرده این ادا و اطوارهاتم! اگه از شیطنتهای بی حد و حسابت فاکتور بگیریم، یه دخمل خانم ناناز و رویایی هستی. وقتی که کیفت رو میندازی روی دستت و عینک دودیت رو میزنی و نی نی خرسه رو بغل میکنی و با ادا و اطوارهای دخترونه راه میری، نفسی برامون باقی نمی مونه. من همیشه عاشق این حرکات دخمل کوشولوها بودم. مامان ندا میگه که کفشش روهم پا میکنی و اینجور کرشمه هات کاملتر میشه. یه نی نی خرسه داری که عاشقشی. هرکاری میخوای بکنی باید نی نی هم کنارت باشه. غذا میخوری باید به نی نی هم بدی، ماست میخوری باید نی نی هم ماست بخوره، اگه بخوای بری آب بایی (آب بازی) و حمام نی نی رو هم می برین و می شوریش. براش کرم می زنی و ... مهمونی میری، نی نی باید بغلت باشه و موق...
5 دی 1391

باز هم ماست!

وقتی احساس میکنم مامان ندا حوصلش سر رفته یا داره یه کم استراحت میکنه بهترین کار اینه!!!!....!!!! اینجا هم دارم دست میزنم ماست ها میپاشه توی سر و صورتم منم کیف میکنم! -ببخشید عروسک ما اینقدر چرکولکه ! -این پست توسط مامان یاسمین زهرا نوشته شده! ...
3 دی 1391

پروژه خوابوندن یاسمین زهرا

یه چند روزیه تلاش میکنم تا بدون شیر بخوابونمت میخوام پروژه از شیر گرفتنت رو در عرض 5 ماه انجام بدم ،دوست دارم خودت دیگه شیر نخوری و میل نداشته باشی،نمیدونم میتونم موفق بشم یانه؟ توی این 19 ماه فقط چند بار بدون شیر خوابت برده اونم اولا بود که تاب خریده بودیم برات و ذوق تابت رو داشتی اما به جز اون 7-8 بار همیشه با شیر میخوابیدی،منم وقتی میرفتم وبلاگ دوستای دیگت که بزرگتر از تو بودن و میدیدم برا از شیر گرفتنشون چقدر سختی میکشن و برا خوابیدن کلی دردسر،تصمیم گرفتم از الان سعی کنم تا بدون شیر بخوابی. خدارو شکر دختر عاقلی هستی قبلش باهات صحبت کردم که مامان دیگه نباید با شیر خوردن بخوابی خب؟تو هم گفتی ابob(همون خب)شب اول سر نیمساعت روی پاها...
2 دی 1391

جشن یلدا و جشن تولد

  پنجشنبه مصادف با شب یلدا با چند روز تاخیر تولد عمه جونات بوذ،دهرا و دادا! تا در یخچال باز شد و کیک عمه پز رو دیدی با فریاد گفتی بووووووووووووووووووووووووووووی تتلد ،و باز جریان همیشگی بادست رفتی توی کیک ،شما هم کادو گرفتی و البته شمع تولد رو هم خودت فوتیدی . دهراجون و داداجون تتلدتون مبالک . بعد رفتیم تا جشن یلدا رو خونه باباجون هادی بگیریم و تو هم کلی به به خوشمزه و یه هندونه کنده کاری خاله پز و یه عالمه کادو دیگه و یه عدد پسر خاله بی زبون مهربون رو دیدی وهمه رو این شکلی کردی . هنر دست خاله هدی همش میخواست هندونه رو پرت کنه پایین. وقتی یاسمین اینطوری زبونش رو دی می...
2 دی 1391

یلدا مبارک

خدا رو شکر که مامان ندا مثل مامان بعضی ها نیست که اگه من نرسم نیاد و مطلب ننویسه . آخه من بیچاره یک کاری رو شروع کردم ولی خب، این روزا کلی سرم شلوغه و اینقدر توی بیمارستان به خاطر ارزشیابی سالیانه درگیری ذهنی و کاری دارم که اصلا رغبتی برای رفتن پای کامپیوتر توی خونه ندارم. البته به این بی رغبتی من، فشار کار زیاد به خاطر پایان نامه و داستانهاش رو هم باید اضافه کرد که باعث شده هنوز بعد از سه ماه از تاریخ دفاعم، نسبت به قلم و کاغذ هم آلرژی داشته باشم. خلاصه اینکه، از همه دوستای عزیزم به خاطر این دوری عذر خواهی میکنم احتمالا از این به بعد هم کمتر میتونم بیام روی نت. اما این دلبر خانم و پسمل خاله جونیش نمیذارن که کلاً از نی نی وبلاگ جدا ...
30 آذر 1391

19 ماهگی

عزیزتر از جان ١٩ ماهگیت مبارک خدایا زمان رو اهسته تر کن من دارم از دست میدمشون . یاسمین ٧ ماهه پارسال یاسمین ١٩ ماهه امسال خدایا خودت مواظب جوجوی من باش . -این پست توسط مامان یاسمین زهرا نوشته شده! ...
27 آذر 1391