یک آخر هفته پر گشت و گذار(قسمت آخر)
گفتم که هفته گذشته خیلی پر گشت و گذار بود ،جمعه ظهر هم با باباجون ابراهیم اینا رفتیم یه باغی بالاتر از پالایشگاه که بیچاره نصفه بیشترش خشک شده بود،بابا احسان هم تا رسیدیم بساط منقل و جوجه رو راه انداخت و نهار خوردیم .
اونجا دستشویی نداشت هر چی یاسمین رو میبردم برا دستشویی میگفت مامان اینجا باغه دسشویی نیست !خلاصه یه دستشویی داغون پیدا کردیم تا خانوم اونجا کارشون رو بکنن!
هوا بس نا جوانمردانه گرم بود و تا عصر هی نشستیم به خوردن و حرف زدن و منم همش نق میزدم که گرممه.
وقتی هم که اومدیم خونه یاسمین یه بالشت و پتو برداشت گفت من خوابم میاد گرفت خوابید، من و باباش دقیقا اینجوری شدیم.
-این پست توسط مامان یاسمین زهرا نوشته شده!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی