ياسمين زهراياسمين زهرا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره

❤❤ياس من زهرا❤❤

حرف زدنهات

قد بلندی نکن دخترم دیگه جدی جدی بزرگ شدی . دیگه کامل حرف میزنی همه چیز رو جمله میگی و مدام در حال تکرار کردن حرفهای مایی این قرو قاطی حرف زدنت من رو کشته ،من همیشه عاشق دختر کوچولوهایی بودم که تند تند و بچگونه حرف میزدن حالا خودم یه دونه شیرین عسلشو دارم . کلماتی که نمیدونی و یا نمیتونی رو با توضیح دادن بهم میفهمونی که منظورت چیه مثلا : ادا مامان درس ترده (غذایی که مامان درس کرده ،میخواست بگه فرنی نمیتونست بیان کنه و من نمیفهمیدم اینجوری بهم فهموند)یا بلد نبود بگه کاپشن میگفت: ترده میپوچم (وقتی سرده میپوشم)شعر میوه نخور نشسته رو آقاهه توی تلویزیون خوند حالا عصر سه ساعت برا من توضیح داد تا فهمیدم منظورش چیه( آقاهه...
17 ارديبهشت 1392

شیرین زبونی

دیر نور تبتاب    ادم میدنم:زیر نور مهتاب   قدم میزنم قشنگ:قدنگ   قشنگه:قدنگه خیار شور:آقارگوش وقتی میریم خرید هی داد میزنه و به فروشنده و خریدار و همه میگه:آنم دست ندنید دست ندید(خانوم دست نزنید)،بعد باباش بهش میگه کدوم خانوم؟ اونم با لهجه شیرازی میگه:او دنو(او زنو:زنه) صبح از خواب پا میشه پرده اتاقش رو میزنه کنار دارن خونه همسایه رو خراب میکنن میگه:مامان بیا نیگاه او مردو(مرده) بااااااااااااااای ماکین بدورگه اومد من ترتیدم (ماشین بزرگه اومد من ترسیدم) دمپایی:بمپایی   مامان بمپایی بابا نپوش! مامان بیا پهلوم بقاب یه تیر توچولو میقام یه توچولو(مامان بیا پهلوم بخواب یه شیر کوچولو میخ...
6 ارديبهشت 1392

یاسمین و این روزها

٢١ ماهگی دلم میخواد تند و تند بیام برات بنویسم اما ماشاا... دخترم مگه میذاری بشینم پای کامپیوتر !دلم میخواد یه کلمه از شیرین زبونیهات رو جا نندازم اما مگه مشغله زندگی به آدم وقت استراحت میده.دلم میخواد همه ریز و درشت اتفاقهای جالب رو بنویسم تا یه روز نیاد که بگی وای مامان چرا اینو برام نگفتی؟؟؟ وقتی با محمد هستی خیلی دوتایی بانمک میشین عاشق همدیگه هستین و اینروزها تو حساسیتت کمتر شده و خیلی احساس بزرگتری میکنی نسبت به محمد از بوسه های با محبتت گرفته تا موقعی که میخوای غذا بخوری و اصرار داری تا محمد هم یه خورده بخوره و هی میگی ممد یه توچولو (یه کوچولو) یه توچولو !وقتی بهت میگم مامان نباید به محمد چیزی بدی تا بخوره ...
12 اسفند 1391

حرفهای قشنگ

  ٢٠ ماهگی عجب پیشرفتی داشتی اینروزها توی حرف زدن.دیگه نمیتونم کامل بنویسم چه چیزهایی میگی اخه تند تند کلمه جدید میگی و سعی میکنی جمله هم بگی و اینروزهای تکرار نشدنی برای همه خانواده واقعا لذت بخشه واقعا . من دوست دارم کوچکترین حرفهاش رو بنویسم تا براش یادگار بمونه میدونم شاید برای خیلیهاتون بیمزه باشه ولی برای خود یاسمین وقتی بزرگ شد حتما خیلی جالب و قشنگه!   عمه فاطمه دندون عقلش رو کشیده و وقتی به یاسمین میگیم احوال عمه رو بگیر میگه: داداجون دندون بوب بود؟ الان دندون مامان جون درد میکنه و هی میره میگه: مامان جون دندون بوب بود؟ مغازه میوه فروشی نشون دادم میگم این چیه میگه: مماگه (مغازه)میگم چی میفرو...
28 بهمن 1391

حرفهای نو

١٩ ماهگی حرف زدنت روز به روز پیشرفت میکنه .دیگه مثل قبل نمیتونم بیام بگم این کلمه رو گفت و به لیست اضافه کنم چون هر لحظه ممکنه یه کلمه جدید بگی. جمله گفتنت خیلی بهتر شده و من هم بهترین مترجم دنیام! اونشب طبق معمول خاله هدی رو کشوندی تا دم در ماشین بعد بهش اصرار میکنی میگی ددا بیا خاله هم که گفت نمیتونم این دفعه بلند داد زدی ددا نمیی ببیم تاب تاب (هدی نمیوی (نمیای) بریم تاب تاب) ما هم گفتیم حالا کی میخواد تورو ببره که مهمونم دعوت میکنی؟؟!!! فردا شب همین قضیه تکرار شده و گفتی دداجون بیا بییم تاب تاب ! بهت میگم برو بابا احسان رو بیدار کن از خواب رفتی داد میزنی بابا پاتو دووووووووووووود دوووووووود (بابا پاش...
24 بهمن 1391

دیکشنری

آخرین ورژن کلماتی که یاسمین یاد گرفته در پایان ١٨ ماهگی بگه،این کلمات رو به دیکشنری قبلی یاسمین اضافه میکنم: پتو:پتو آسانسور:آتانتور پشه:پتوpato(شاید چون جلوش به شیرازی گفتیم نیگاه پشو ؟) فیل:پیل ماهی:مایی میمون:منجون خروس:آقولییییییییییییییییییییییییییی خوک:اوخ (کلماتی که اولشون خ هست رو سخت میگی و اخرش هم مثل این سرو تهش رو جابه جا میکنی) خرمالو:مالو نارنگی:ناینگی کیف:کی پلو:پلو ژله:گلوgolo چوب شور:للوlolo قاشق:قاتو دفتر:دتر دکتر:دتر پایین:پاین اتوبوس:ابونتوس(گاهی وقتها هم س رو نمیگه ابونتو) صدای قطار:دودو شی شی عمو جون:عاما جون(عامو جون شیرازی) توجه:تتجه(این رو از برنامه سمت خدا یاد گرفته) دار...
24 بهمن 1391

صدای تو

٢٠ ماهگی قشنگترین ملودی که تا حالا شنیدم صدای دخترونه یاسمین زهراست که هر روز با کلمات جدیدتر و شیرین زبونیهاش برامون دلبری میکنه. عاشق اهنگ تیتراز فیلم دختران حوا شده تا فیلم رو میبینه همش میگه مامان بااااااااااااااااای (منظورش اول تیتراژهست که میگه وااااااااااااای )منم هی باید بهش بگم صبر کن الان میذاره ،تا فیلم تموم میشه و تیتراژ میاد و اهنگ ......یاسمین اخمها میره تو هم ،شروع به قر دادن و تکون دادن سر و خوندن باااااااااااااااااااااااااای دندندم (دلتنگم)! لپای خوشگلش رو میگیره میگه پپلوم پپلو (تپلویم تپلو). پریشب میخواستیم بریم بیرون شام یاسمین رو دادم،وقتی رفتیم حوس همبرگر کردیم ،چون قبلا یاسمین دوست نداشت ٢ تا خریدی...
24 بهمن 1391

تغییرات در فرهنگ لغات یاسمین

-این پست توسط مامان یاسمین زهرا نوشته میشه! فکر میکنم 3- 4 ماهه پیش خیلی کلمات بیشتری میگفتی که الان بعضیهاشون رو دیگه نمیگی اما کلمات جدیدی جایگزین شدن که اونهارو وقتی ادا میکنی آدم میخواد درسته قورتت بده . -به شیر میگی تیر وقتی شیر میخوای میری سر جات میخوابی میگی ماماااااااااا مامااااااا   تیر    تیر -به عمه زهرا میگی دلا یا دیا daaya-daala -به خاله سارا میگی تالا یا دالا -به عمه فاطمه میگی amma - به کتاب میگی تتاب یا تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتاب -به روحانیها میگی آغا -معمولا هر چی ازت میپرسم میگی نه! -به پرنده ها و گربه میگی توتو - به بقیه حیوونها هم یا توتو میگی یا ببه همون ببعی -وقتی پرن...
23 تير 1391

خُله،خولي يا خاله

آخر و عاقبت دوست داشتن چيه؟ بيا اين بچه رو اينقدر دوست داشته باش و از خودت محبت زياد در وكن... آخرش صدات ميزنه خُله (ي) آخرش يواش يه (ي) هم ميره يا ميگه خولي! معناي اولي كه ديوونه وابلهه و دومي هم ملعوني بود كه سر امام حسين (ع) رو از تنش جدا كرد. آخه چرا؟؟!! خاله هدي دوباره غمگين،خاله هدي تهنا،‌خاله هدي اسفرده...!   من كه اين همه ناز ميخرم، من كه اينهمه ماچ آبدار ميكنمت، منو بايد اينجوري صدا بزني دخمل؟؟؟  به مامان ندا كه ميگي:‌ مامان، ماما  به بابا احسان ميگي:‌ بابا بابا  به ماماني ميگي: مامي يا ماماماما (پشت سرهم) – تازه يه بارم صداش كردي ماماژون  به بابايي هم ...
12 ارديبهشت 1391